ph indicator

phoenix

فونيکس ~ موشک هدايت شونده هوا يه هوا که نيروي محرکه خود را از سوخت جامد مي گيرد . مجهز به رادار و تجهيزات مادون قرمز است . سرعت آن حدود 5 ماخ و برد آن حدود 400 مايل دريايي ( 740 کيلومتر ) است .

phon

فن ~ واحد سطح بلندي صدا ، مقدار عددي آن معادل سطح فشار صدا نسبت به 0/0002 ~ يک تن 1 khz خالص بر حسب دسيبل است که شنونده آنرا معادل با بلندي صداي تحت آزمايش حس مي کند .

phone jack

فيش مادگي تلفن ~ اتصال صوتي مادگي که ابتدا براي تخته هاي راهگزيني تلفني ساخته شد اما بعدها براي سيستمهاي صوتي مصرفي رايج به کار گرفته شد . رايج ترين فيشها براي سوراخهايي با قطر يک دوم ~ ، يک هستم ، و سه سي و دوم ~ ساخته مي شود . فيش مادگي مي تواند اتصالهاي براي دو سيم ( موتو ) و سه سيم ~ ( استريو ) ...

phone patch

اتصال موقت تلفن ~ قطعه اي که فرستنده / گيرنده باند آماتوري را به طور موقت به سيم تلفن وصل مي کند .

phone plug

فيش سري تلفني ~ اتصال صوتي نري که ابتدا براي تخته هاي راه گزيني تلفن ساخته شد اما بعدها براي سيستمهاي صوتي مصرفي رايج به کار گرفته شد. رايج ترين انواع آن براي فيشهاي مادگي با قطرهاي داخل يا چهارم و يک 8ستم و سه سي و دوم ساخته مي شوند. اين فيش مي تواند سه اتصال داخلي براي دو سيم ( مونو) و سه سيم ( ا ...

phonetic alphabet

الفباي اوايي ~ فهرستي از لغات استادندار براي کمک به شناسايي صحيح حروف در پيغام صوتب ارسال شده از راديو يا تلفن .

phonocardiogram

فونوکارديوگرام ~ ثبت گرافيکي صداهاي قلب .

phonocardiograph

فنوکارديوگراف ~ ابزاري که ثبت گرافيکي تپشها و صداهاي ديگر قلب را انجام مي دهد .

phonograph

گرامافون ~ ابزراي که ارتعاشهاي سيار صوتي روي صفغحه را به امواج صدا تبديل مي کند. در گرافمافون الکتريکي ، حرکت سورن روي شيارهاي ضبط شده به جريانهاي بسامد- صوتي تبديل و براي پخش بلندگو به اندازه کافي تقويت مي شود . در گرامافون مکانيکي . سوزن ديافراگم توليد کننده صدا را مستقيماً تحريک مي کند . صفحه گر ...

phonograph record

صفحه گرامافون ~ ديسکي از جنس ترکيبات شلاک يا پلاستيک وينيل ، که معمولاً 7 ، 10 يا 12 ايچ ( 17/8 ، 25/4 يا 30/5 سانتي متر ) قطر دارد . و صدا به صورت مدوله سازي روي شيارهايي بر روي آن ضبط مي شود . سرعتهاي معمول 16و يک دو ~ ، 33 /يکسوم ، 45 و 78 دور بر دقيقه هستند .