backplane

backplate

پس الکترود ~ الکترودي که بار ذخيره شده ي مربوط به تصوير لامپ دوربين به صورت خازني به آن تزويج مي شود.

backporch

ايوان پشتي ~ بخشي از سيگنال مخلوط تصوير که از پالس همزماني افقي پيروي مي کند و تا لبه ي پايين رونده ي پالس محو مربوط به آن کشيده مي شود.رگبار رنگ (burst) در صورت وجود،به عنوان بخشي از ايوان پشتي در نظر گرفته نمي شود.

back-porch effect

اثر ايوان پشتي ~ ادامه ي جريان کلکتور در يک ترانزيستور براي زمان کوتاهي بعد از صفر شدن سيگنال ورودي . علت آن انباشت باربرهاي اقليت در ناحيه ي بيس است. در ديودهاي پيوندي نيز رخ مي دهد.

back resistance

مقاومت برگشت ~ مقاومت تماس که با جريان معکوس يکسوساز تماسي مخالفت مي کند.

back scatter

پس پراکنده ~ سيگنالهاي بازتابنده از سطح زمين بعد از حرکت در درون يون سپهر (يونوسفر) .اين سيگنالها بعد از طي مسيرهاي متعدد به يون سپهر بازتابنده مي شوند و دوباره به طرف زمين باز مي گردند . به اين ترتيب مي توان ارتباطات فراتر از برد عادي را در نقاط کور براي ايستگاههاي راديويي فراهم کرد.

backscattering coefficient

ضريب پس پراکش ~ نسبت توان بازتابنده به توان فرود آمده در موج تخت.

back-shunt keying

کليد زني پشت-موازي ~ روشي براي کليد زني فرستنده ها که طي آن انرژي آر-اف در هنگام بسته بودن کليد آنتن را تغذيه مي کند و در صورت باز شدن کليد بار مصنوعي داده مي شود.

bake-to-bake connection

اتصال پشت به پشت ~ روشي براي اتصال يک زوج ديود به گونه اي که هر کدام در نيمي از چرخه ي ( اي - سي ) عمل مي کند و نتيجه کنترل جريان متناوب را ممکن کنند . آند هر ديود به کاتد ديگري وصل مي شود. به همين ترتيب مي توان ترانزيستورها را به صورت موازي يکسوسازي در جهتهاي متفاوت کنترل کنند.

backup

پشتيبان ~ ديسک رايانه اي يا نوار مغناطيسي اي که محتواي آن مرتبا به هنگام مي شود به گونه اي که در صورت قطع تغذيه و پاک شدن اطلاعات از حافظه ي ناپايدار ، بتوان داده ها را بازيابي کرد .

backup drive

پشتيبان گردان ~ ديسک يا نوار گرداني که داده هاي ارسالي از ديسک گردان سخت را مي پذيرد و امکان کپي پرونده ها ، توزيع داده ها و ذخيره گذاري در هنگام خرابي سيستم رايانه را فراهم مي کند.