backward-wave magnetron


اصطلاح
برق و الکترونیک
23 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
مگنترون موج- پسرو ~ نوعي نوسانساز مگنترون که باريکه ي الکتروني آن در خلاف جهت شارش انرژي آر- اف حرکت مي کند . اين مگنترون داراي خروجي پر توان و ولتاژ قابل تنظيم در گستره ي وسيع بسامدي است .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت backward-wave magnetron معنی backward-wave magnetron معنی backward-wave magnetron به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک backward-wave magnetron در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
backeward-wave scillator
نوسانساز موج-پسرو ~ نوع خاصي نوسانساز لامپ خلأ که در آ« الکترونها هنگام شارش از کاتد به آند توسط ميدان مغناطيسي آر-اف خوشه بندي مي شود. اين کار موج پسروي توليد مي کند که با نزديک شدن به تفنگ الکتروني بزرگتر مي شود. ميدان مغناطيسي توسط آهنرباي استوانه اي واقع در مرکز محور باريکه ي الکتروني توليد مي ...

bakeout
پخت تخليه اي ~ گرم کردن جسم به منظور خارج ساختن گازهاي جذب شده .

balance control
کنترل توازن ~ نوعي کنترل در سيستم هاي صداي استريو که با حفظ حجم کلي صدا ، حجم صداي يک سيستم بلندگو را نسبت به ديگري تغيير ني دهد.

balanced amplifier
تقويت کننده ي متوازن ~ تقويت کننده اي که در آن دو شاخه سيگنال مشابه با فاز مخالف به هم متصل مي شوند و اتصالات ورودي و خروجي نيز نسبت به زمين متوازن شده اند . نمونه ي آن تقويت کننده ي پوش - پول است .

balanced bridge
پل متوازن ~ پلي که با يکسان کردن جريان شاخه هايش ، براي خروجي صفر تنظيم مي شود.

balanced circuit
مدار متوازن مداري که دو طرف آن نسبت به يک مرجع مشترک ، معمولا زمين ، از نظر الکتريکي مشابه و متقارن است .

balanced currents; push-pull currents
جريانهاي متوازن ؛ جريانهاي پوش - پول ~ جريان جاري شده در سيمهاي يک خط متوازن به گونه اي که در هر نقطه از خط اندازه ي آنها برابر و جهت آنها مخالف هم است .

balanced detector
آشکار ساز متوان ~ آشکار ساز گيرنده ي اف- ام در يک نمونه ي آن اختلاف يکسو شده ي ولتاژهاي توليد شده در دو سر مدارهاي تشديد ، خروجي شنيداري را مي دهد. يمي از مدارها در اندکي از بسامد و ديگري در اندکي بالاتر از بسامد و ديگري در اندکي پايين تر از آن تنظيم مي شود.

balanced input
ورودي متوازن ~ مدار ورودي دو سر که داراي امپدانس يکسان بين هر دو سر زمين است .

balanced line; balanced transmission line
خط متوازن ؛ خط انتقال متوازن ~ خط انتقال دو سيمه با اين ويژگي که ولتاژ سيم ها در هر صفحه ي عرضي نسبت به زمين داراي اندازه ي يکسان و قطبيت مخالف اند. در نتيجه جريان دو سيم از نظر اندازه مساوي و از نظر جهت خلاف هم خواهند بود.