balanced currents; push-pull currents


اصطلاح
برق و الکترونیک
37 حرف
4 کلمه
معانی و توضیحات
جريانهاي متوازن ؛ جريانهاي پوش - پول ~ جريان جاري شده در سيمهاي يک خط متوازن به گونه اي که در هر نقطه از خط اندازه ي آنها برابر و جهت آنها مخالف هم است .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت balanced currents; push-pull currents معنی balanced currents; push-pull currents معنی balanced currents; push-pull currents به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک balanced currents; push-pull currents در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
balanced detector
آشکار ساز متوان ~ آشکار ساز گيرنده ي اف- ام در يک نمونه ي آن اختلاف يکسو شده ي ولتاژهاي توليد شده در دو سر مدارهاي تشديد ، خروجي شنيداري را مي دهد. يمي از مدارها در اندکي از بسامد و ديگري در اندکي بالاتر از بسامد و ديگري در اندکي پايين تر از آن تنظيم مي شود.

balanced input
ورودي متوازن ~ مدار ورودي دو سر که داراي امپدانس يکسان بين هر دو سر زمين است .

balanced line; balanced transmission line
خط متوازن ؛ خط انتقال متوازن ~ خط انتقال دو سيمه با اين ويژگي که ولتاژ سيم ها در هر صفحه ي عرضي نسبت به زمين داراي اندازه ي يکسان و قطبيت مخالف اند. در نتيجه جريان دو سيم از نظر اندازه مساوي و از نظر جهت خلاف هم خواهند بود.

balanced-line system
سيستم خط -متوازن ~ سيستمي متشکل از مولد ، خط متوازن و باريکه به گونه اي که تنظيم شده است که ولتاژهاي دو سيم در هر صفحه ي عرضي نسبت به زمين داراي اندازه ي يکسان و قطبيت مخالف اند.

balanced low-pass filter
پالايه ي پايين گذر متوازن ~ نوعي پالايه ي پايين گذر که براي کار با خط متوازن طراحي شده است .

balanced method
روش متوازن ~ نوعي روش اندازه گيري که در آن قرائت در لحظه ي صفر يا در غياب سيگنال صورت مي گيرد . مانند اندازه گيري با پل متوازن .

balanced mixer
مخلوط کننده متوازن ~ نوعي مدار مخلوط کننده که در کيرنده هاي سوپر هترودين راي کاهش نشتي و حذف نشتي و حذف هماهنگهاي زوج يکي از وروديها ، معمولا نوسانساز محلي ، به کار مي رود . توازن به کمک پل يا آرايش حلقوي ديودها ، زوج متوزان ترانزيستوري يا مدارهاي لامپي ايجاد مي شود.

balanced modulator
مدوله ساز متوازن ~ مدار مخلوط کننده اي که يک سيگنال شنيداري را با سيگنال نوسانساز حامل ترکيب مي کند. سيگنال خروجي داراي دو کنار باند توليد شده توسط اين اختلاط است ولي سيگنال نوسانساز حامل اصلي يا سيگنال شنيداري خالص در آن وجود ندارد . سيگنال آر-اف مدوله شده داراي اطلاعاتي براي ارسال است . در فرستند ...

balanced network
شبکه ي متوزان ~ شبکه اي که شاخه هاي ورودي آن داراي امپدانسهاي مساوي اند.

balanced oscillator
نوسانساز متوزان ~ نوسانسازي که مراکز امپدانسي مدارهاي تانک آ« در پتانسيل زمين است و ولتاژ بين سرها و مرکز ها به يک اندازه ولي با فاز مخالف است . نمونه يآن نوسانساز پوش- پول است .