polar


اصطلاح
برق و الکترونیک
5 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
قطبي ~ واژه اي براي اشاره به کميت اندازه گيري شده از قطب يا داشتن قطبي مانند قطبهاي زمين يا آهنربا.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت polar معنی polar معنی polar به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک polar در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
polar coordinates
مختصات قطبي ~ سيستم مختصاتي که موقعيت نقطه در آن با فاصله اي از يک نقطه ثابت و زاويه اي بيان مي شود که خط متصل کننده آن نقطه به نقطه ثابت باخط مرجع ثابتي مي سازد.

polar diagram
نمودار قطبي ~ نموداري بر اساس مختصات قطبي براي نشان دادن مقدار کميت در بعضي ياتمام جهتها از يک نقطه . مانند الگوهاي جهت گيرندگي والگوهاي تابش.

Polarimeter
قطبيت سنج ~ ابزاري که وضعيت قطبي شدگي نور قطبي شده را اندازه گيري مي کند.

Polaris
پلاريز ~ موسک بالستيک هدايت شونده برد متوسط سطح به سطح نيروي دريايي که از زير دريايي ها و کشتيها براي بمباران دقيق هدفهاي کم مساحت با کلاهکهاي معمولي يا هسته اي پرتاب مي شود و برد آن تا 2500 مايل دريايي ( 4600 Km ) است . اين موشک از هدايت لخت، با اطلاعاتي که از شمال حقيقي موقعيت کشتي ، سرعت کشتي و ...

polarity
قطبيت ~ مشخصه اي که جسم داراي ويژگيهاي مخالف در داخل خود نشان ميدهد مانند بارهاي مخالف ( مثبت و منفي در باتري ) يا قطبهاي مغناطيسي مخالف ( شمال و جنوب در آهنربا ) .

polarity of picture signal
قطبيت سيگنال تصوير ~ قطبيت قسمت سياهي سيگنال تصوير نسبت به قسمت سفيدي آن . در تصوير سياه - منفي ، پتانسيل متناظر با نواحي سياه تصوير نسبت به پتانسيل متناظر با نواحي سفيد تصوير ، منفي است . در تصوير سياه - مثبت ، پتانسيل متناظر با نواحي سياه تصوير مثبت است .

polarity -reversing switch
سوييچ معکوس کننده قطبيت ~ سوييچي که اتصالهاي قطعه را معکوس مي کند.

polarization
قطبي شدگي ~ 1. جهت ميدان الکتريکي تابش شده از آنتن فرستنده . در ايالات متحده ، قطبي شدگي افقي و در بريتانيا قطبي شدگي عمودي ، استاندارد سيگنالهاي تلويزيوني است. 2. ارتعاش بردارهاي پرتونور يا تابش الکترومغناطيس ديگر در جهت خاص ، مانند نور قطبي شده .3 . تغيير شيميايي که در پيلهاي خشک در حين استفاده ا ...

polarization beam splitter
تقسيم کننده ي باريکه ي قطبي شدگي ~ منشوري که باريکه هاي نور عبوري از آن بر اساس قطبي شدگي جدا مي شوند.

polarization diversity
چندگانگي قطبي شدگي ~ شيوه مخابراتي که تعداد کانالهاي قابل دسترس را با استفاده از دو سيگنال در هر کانال دو برابر مي کند. هر سيگنال قطبي شدگي مربوط به خود را دارد . يک سيگنال مي توند قطبي شدگي عمودي و سيگنال ديگر ، قطبي شدگي افقي داشته باشد ، با کي سيگنال به طور دايروي در جهت ساعتگرد و سيگنال ديگر در ...