polarization

polarization beam splitter

تقسيم کننده ي باريکه ي قطبي شدگي ~ منشوري که باريکه هاي نور عبوري از آن بر اساس قطبي شدگي جدا مي شوند.

polarization diversity

چندگانگي قطبي شدگي ~ شيوه مخابراتي که تعداد کانالهاي قابل دسترس را با استفاده از دو سيگنال در هر کانال دو برابر مي کند. هر سيگنال قطبي شدگي مربوط به خود را دارد . يک سيگنال مي توند قطبي شدگي عمودي و سيگنال ديگر ، قطبي شدگي افقي داشته باشد ، با کي سيگنال به طور دايروي در جهت ساعتگرد و سيگنال ديگر در ...

polarization-diversity reception

دريافت قطبي شدگي چندگانه ~ دريافت چند گانه اي شامل استفاده از دو قطبي افقي و دو قطبي عمودي در يک مکان است. خروجيهاي مستقل گيرنده به صورت دريافت چند گانه فضايي با يکديگر ترکيب مي شوند . اين آرايش تغيير قطبي شدگي موج راديويي دريافت شده را در اثر موح شدگي ،خنثي مي کند.

polarization error

خطاي قطبي شدگي ~ خطايي در نشانگر جهت ياب راديويي تغييرات قطبي شدگي موج دريافتي ناشي از تغييرات جوي به وجود مي آيد . اين خطا معمولاً در شب بيشتر است .

polarization modulation

مدوله سازي قطبي شدگي ~ شکلي از مدوله سازي که در مخابرات نوري به کار مي رود .

pierce oscillator

نوسان ساز پيرس ~ نوسان سازي که داراي بلور پيزو.الکتيک متصل شده بين کلکتور و بيس يک ترانزيستور است. اساس اين نوسان ساز مانند نوسان ساز کلپيتس است که تقسيم ولتاژ آن در خازنهاي بيس به امتر و کلکتور به اميتر مدار انجام مي شود .

pie winding

سيم پيچي ( پاي ) ~ سيم پيچي پيچکي که به قسمتهاييي به نام پاي تقسيم مي شود تا ظرفيت خازني پراکنده پيچک کاهش يابد .

piezodielectric

پيزودي الکتريک ~ ويژگي ماده در تغيير ثابت دي الکتريک آن به هنگام اعمال نيرو مکانيکي ~ .

piezoelectric

پيزو الکتريک ~ ويژگي توليد ولتاژ در ماده به هنگام اعمال نيروي مکانيکي ايجاد نيرو مکانيکي به هنگام اعمال ولتاژ به آن مانند بلورهاي پيزو الکتريک .

piezoelectirc axis

محور پيزو الکتريک ~ يکي از محور هاي بلور که کشش يا فشار در راستاي آن ، توليد ولتاژ مي کند .