PIN diode

pinch

پينچ ~ ميله شيشه اي فشرده اي که پايه هاي داخلي لامپ ها ي الکتروني را نگه مي دارد.

pinch effect

اثر تنگ شدگي ~ 1. به هم فشرده شدن گاز يونيده به خط باريکي در مرکز لامپ الکتروني مستقيم يا حلقوي تو خالي شکل که جريان شديد از آن مي گذرد . آن را تنگش نيز مي نامند . 2. فشرده شدن و در بعضي موارد قطع شدن موقت فلز مذابي که جريان شديدي از آن مي گذرد .

pinchoft

پينچ آف ~ معادل قطع کلکتور در ترانزيستور اثر ميدان .

pinchoff voitage

ولتاژ «پينچ آف» ~ ولتاژ باياس گيت به سورسي (VGS) که براي صفر کردن جريان درين ب ه سورس در ترانزيستور اثر ميدان اعمال مي شود . در FET حالت تخليه اي N کانال ولتاژ «پينچ آف» منفي است . ولي در FET مد تخليه اي P کانال اين مقدار مثبت است .

pincushion corrector

تصحيح کننده بالشتکي ~ مداري گيرنده تلويزيوني که اعوجاج بالشتکي را جبران مي کند. تصحيح کننده بالشتکي افقي از ولتاژ دندانه اره اي عمودي براي تغيير دادن با روي سيستم پويش افقي با سرعت عمودي و در نتيجه صاف کردن اطراف تصوير استفاده مي کند. مدار تصحيح کننده عمودي از ولتاژ سهموي با سرعت پويش افقي براي صاف ...

pincushion distortion

اعوجاج بالشتکي ~ اعوجاجي که در آن هر چهار طرف تصوير تلويزيوني در يافت شده به سمت داخل ،منحني شکل مي شوند .

pin-grid array

آرايه ي پايه - شبکه اي ~ بسته اي براي مدار چاپي با بيش از 68 پايه ورودي / خروجي . اين پايه ها به سوراخهاي منطبق بر روي تخته مدار چاپي يا سوکت فرو مي روند . PGA مي تواند تا 600 پايه ورودي / خروجي داشته باشد ، ولي معمولاً اين عدد 68 تا 44 است .

pine-tree array

آرايه ي کاجي ~ آرايه اي از آنتنهاي دو قطبي آرايش يافته براي ايجاد يک پرده ي تابش کننده . پشت سر اين آرايه ، بازتابنده ها قرار مي گيرند .

pi network

شبکه پي ~ شبکه اي که سه شاخه امپدانسي متصل به طور سري با يکديگر که مدار بسته اي را تشکيل مي دهد . سه نقطه اتصال پايه ورودي ،پايه خروجي و پايه مشترک ورودي و خروجي را تشکيل مي دهند .

ping

«پينگ» ~ پالس صوتي يا مافوق صوتي ارسال شده از سونار فاصله يابي - پژواکي فعال .