porcelain capacitor


اصطلاح
برق و الکترونیک
19 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
خازن چيني ~ خازن ثابتي که ديالکتريک آن از چيني درجه بالا است که به طور مولکولي با لايه هي متناوب الکترودهاي نقره اي نازک هم گداخته شده است تاواحد يکپارچه اي را به وجود آورد که نيازي به پوشش و آب بندي نداشته باشد . اين خازن جايگزين خازنهاي چند لايه سراميک شده است .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت porcelain capacitor معنی porcelain capacitor معنی porcelain capacitor به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک porcelain capacitor در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
port
درگاه ، خروجي ~ 1. دهانه اي در عنصر موجبر که انرژِ مي تواند از آن داده ، گرفته يا اندازه گيري شود . 2. روزنه اي در جعبه اي بر اساس بازتابش براي بلندگوکه براي بهبود پاسخ باس طارحي و قرار داده مي شود . 3. محل ورودي يا خروجي شبکه يا کامپيوتر .

positional corsstalk
همشنوايي موقعيتي ~ تغيير در مسير دنبال شده به وسيله هر باريککه الکتروني در نتيجه تغيير سورا شده روي هر باريکه ديگر در لامپ پرتو اتدي چند باريکه اي .

positional notaion
عدد نويسي موقعيتي ~ سيستم عدد نويسي که در آن ارزش هر رقم ار عد بستگي به موقعيت آن در ترتيب دارد . رقمهاي متوالي به عنوان ضريبهايي از توانهاي متوالي عد صحيحي به نام مبنا در نظر گرفته مي شود .

position control system
سيستم کنترل موقعيت ~ سيستم کنترلي حلقه ~ بسته اي که حرکت جسم يا باري را از موقعيت اوليه خود به موقعيت معلوم ديگر کنترل مي کند . اين سيستم معمولاً دو حلقه پسخورد دارد . حلقه سرعت شامل تاکتورمتر به عنوان حسگر و حلقه موقعيت با رمزگشا يا رمز گذار به عنوان حسگر .

position fix
محل موقعيت ~ تقاطع خطوط موقعيت کشيده شده روي نقشه ،جدول يا صفحه نمايش .

posoitioning action
عملکرد موقعيتي ~ عملکرد کنترل خودکاري که در آن رابطه از پيش تعيين شده اي بين مقدار متغيير کنترل شده و موقعيت عنصر نهايي کنترل .

position sensor , position rtransducer
حسگر موقعيت ، تراگردان موقعيت ~ قطعه اي که موقعيت را اندازه مي گيرد و مقدار اندازه گيري شده را به شکل مناسبي براي ارسال تبديل مي کند .

positive bias
باياس مثبت ~ باياسي روي بيس يا گيت ترانزيستور که نسبت به اميتر يا سورس آن مثبت است .

positive charge
بار مثبت ~ بار موجود روي جسمي که الکترونهاي آن کمتر از حد عادي است .

positivecolumn
ستون مثبت ~ جرقه درخشاني که اغلب به خط مستقيم است و بين فضاي تاريک فارادي و آند در لامپ تخليه فروزان اتفاق مي افتد . ستون مثبت پلاسمايي است که تعداد الکترون و يونهاي مثبت برابر دارد.