positional corsstalk


اصطلاح
برق و الکترونیک
20 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
همشنوايي موقعيتي ~ تغيير در مسير دنبال شده به وسيله هر باريککه الکتروني در نتيجه تغيير سورا شده روي هر باريکه ديگر در لامپ پرتو اتدي چند باريکه اي .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت positional corsstalk معنی positional corsstalk معنی positional corsstalk به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک positional corsstalk در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
positional notaion
عدد نويسي موقعيتي ~ سيستم عدد نويسي که در آن ارزش هر رقم ار عد بستگي به موقعيت آن در ترتيب دارد . رقمهاي متوالي به عنوان ضريبهايي از توانهاي متوالي عد صحيحي به نام مبنا در نظر گرفته مي شود .

position control system
سيستم کنترل موقعيت ~ سيستم کنترلي حلقه ~ بسته اي که حرکت جسم يا باري را از موقعيت اوليه خود به موقعيت معلوم ديگر کنترل مي کند . اين سيستم معمولاً دو حلقه پسخورد دارد . حلقه سرعت شامل تاکتورمتر به عنوان حسگر و حلقه موقعيت با رمزگشا يا رمز گذار به عنوان حسگر .

position fix
محل موقعيت ~ تقاطع خطوط موقعيت کشيده شده روي نقشه ،جدول يا صفحه نمايش .

posoitioning action
عملکرد موقعيتي ~ عملکرد کنترل خودکاري که در آن رابطه از پيش تعيين شده اي بين مقدار متغيير کنترل شده و موقعيت عنصر نهايي کنترل .

position sensor , position rtransducer
حسگر موقعيت ، تراگردان موقعيت ~ قطعه اي که موقعيت را اندازه مي گيرد و مقدار اندازه گيري شده را به شکل مناسبي براي ارسال تبديل مي کند .

positive bias
باياس مثبت ~ باياسي روي بيس يا گيت ترانزيستور که نسبت به اميتر يا سورس آن مثبت است .

positive charge
بار مثبت ~ بار موجود روي جسمي که الکترونهاي آن کمتر از حد عادي است .

positivecolumn
ستون مثبت ~ جرقه درخشاني که اغلب به خط مستقيم است و بين فضاي تاريک فارادي و آند در لامپ تخليه فروزان اتفاق مي افتد . ستون مثبت پلاسمايي است که تعداد الکترون و يونهاي مثبت برابر دارد.

positive electricity
الکتريسيته مثبت ~ بار مثبتي که در شيشه مالش داتده شده با ابريشم ايجاد مي شود .

positive electrode
الکترود مثبت ~ الکترودي که به عنوان آند در پيل ابتدايي ، به هنگام تخليه پيل عمل مي کند. اين الکترود به پايه مثبت پيل وصل مي شود . الکترونها از طرف مدار خارجي به سوي الکترود مثبت جاري مي شوند .