post reggulation

pot

پات ~ واژه عاميانه پتانسيومتر.

potassium

پتاسيم ( کاليم ) ~ فلز قليايي که داراي مشخصه هاي حساس به نور ايت و در ساخت کاتد لامپهاي نوري که بيشترين پاسخ مطلوب آنها نور آبي است ، به کار مي رود . اين فلز عدد اتمي آن 19 و وزن اتي آن 39/10 است .

potassium dihydrogen phosphate crystal

بلور پتاسيم دي هيدروژن فسفات ~ بلور پيزوالکتريک که در ساخت تراگردانهاي سونار به کار مي رود.

pot core

هسته پتانسيومتري ~ هسته فريت مغناطيسي که به شکل پتانسيومتر است . يک ميله مغناطيسي در مرکز و صفحه اي مغناطيسي به عنوان پوشش دارد . در اين هسته ها پيچکهاي ترانسفورمر يا چوک روي ميله مرکزي پيچيده مي شون.

potential

پتانسيل ~ درجه الکتريکي شده نسبت به مرجع استانداري مانند زمين . پتانسيل يک نقطه عبارت است از مقدار کار لازم براي آوردن واحد بار الکتريکي از بينهايت تا آن نقطه . واژه هاي پتانسيل و ولتاژ مترادف هستند.

potential barrier

سد پتانسيل ~ ناحيه اي در داخل قطعه نيمرسانا که ولتاژ آن به اندازه کافي براي مخالفت با حرکت بارهاي الکتريکي زياد است و حتي ممکن است سبب معکوس شدن جهت آنها شود . اين پديده در ديودهاي پيوندي PN و ترانزيستورهاي دو قطبي ايجاد مي شود.

potential difference

اختلاف پتانسيل ~ اختلاف ولتاژ موجود بين دو نقطه ، که اغلب ولتاژ ناميده مي شود.

potential energy

انرژي پتانسيل ~ انرژي ناشي از موقعيت يک ذره يا تکه اي ازماده نسبت به ذرات ديگر .

potential gradient

گراديان پتانسيل ~ اختلاف مقادير ولتاژ بر واحد طول رسانا يا دي الکتريک .

potentiometer

پتانسيومتر ~ 1. مقاومت متغير که داراي تيغه اتصال قابل تنظيم پيوسته است که معمولاً روي محور گرداني نصب مي شود و به صورت مستقيم ولتاژ اعمل مي کند. آن را پات نيز مي نامند ( واژه عاميانه ) 2. ابزاري براي اندازه گيري ولتاژ با متعادل کردن آن در برابر ولتاژ معلوم .