power loss; power atlenuation


اصطلاح
برق و الکترونیک
29 حرف
4 کلمه
معانی و توضیحات
اتلاف توان ؛ تضعيف توان ~ نسبت توان جذب شده در ورودي مدرا تراگردان به توان تحويل شده به باريکه بر حسب دسيبل بيان مي شود.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت power loss; power atlenuation معنی power loss; power atlenuation معنی power loss; power atlenuation به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک power loss; power atlenuation در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
power MOSFET
MOSFETقدرت ~ ترانزيستور اثر ميدان MOS که قادر به کارکردن با جريانهاي بالاتر از 1A بدون صدمه ديدن و خراب شدن است . بعضي از MOSFET ها مي توانند جريانهايي تا 100A را تحمل کنند و بعضي ديگر مي توانند با ولتاژهاي بالا تا 1200V کار کنند. MOSFET قدرت در منابع تغذيه رگوله شده سوييچينگ بسامد بالا و کنترل موت ...

power output
خروجي توان ~ توان AC بر حسب وات که از تقويت کننده به بار داده مي شود.

power pack
بسته تغذيه ~ واحد منبع تغذيه اي که خط نيروي در دسترس يا ولتاژ باتري را به مقادير ولتاژ بالا براي يک دستگاه الکترونيکي تبديل مي کند.

power rating
نرخ توان ~ توان قابل دسترس در پايه هاي خروجي يک قطعه يا دستگاه که مطابق با شرايط تعريف شده از سوي سازنده کار مي کند.

power relay
رله توان ~ 1. رله اي که مقدار توان ورودي از پيش تعريف شده اي عمل مي کند . 2. رله نهايي در ترتيبي از رله هاي کنترلي بار يا کنتاکتور مغناطيسي.

power semiconductor
نيمرساناي قدرت ~ نيمرسانايي که قادر به تلف کردن تواني بيش از 1W در عملکرد عادي است . اين قطعه مي تواند جريانهايي تا هزاران آمپر يا ولتاژهاي تا هزاران ولت را ، در بسامدهايي تا 10KHz تحمل کند.

power spectrum level
سطح طيفي توان ~ سطح توان آکوستيکي در باند به پهناي 1H به مرکز بسامد معين .

power supply
منبع تغذيه ~ خط نيرو ، مولد ، باتري ، بسته تغذيه يا منبع توان دسگري براي دستگاههاي الکترونيکي .

power transformer
ترانسفورمر قدرت ~ ترانسفورماتور هسته آهني که سيم پيچ اوليه آن به خط نيروي AC متصل است و يک يا چند سيم پيچ ثانويه دارد که مقادير ولتاژ متناوب مختلفي را ايجاد مي کنند.

power transistor
ترانزيستور قدرت ~ MOSFET ~ يا ترانزيستور دو قطبي پيوندي که قادر به تحمل جريانهاي 1A يا بيشتر بدون صدمه ديدن و خراب شدن باشد.