precision guided munitions

preconduction current

جريان پيش رسانايي ~ مقدار جريان آند کمي که در تيراترون يا لامپ گازي ديگري با شبکه کنترل شده ، پيش از شروع هدايت ، جاري مي شود .

predetection

پيش آشکار سازي ~ قبل از آشکار سازي . در ضبط پيش آشکار سازي ، حامل مدوله شده به محض دريافت با خروج از طبقه IF گيرنده ضبط مي شود .

preemphasis , predistortion, prequalization

پيش تقويت بسامد بالا ~ اولين بخش فرايندي براي افزايش قدرت بعضي از اجزاي بسامد نسبت هب اجزاي ديگر ، براي کمک به اين اجزا در غلبه به نويز يا کاهش اعوجاج اين قسمت بسامدهاي صوتي بالاتر را در فر ستنده هاي مدوله شده بسامد و فاز و سيستمهاي ضبط صوت ، بيشتر تقويت مي کند . اين فرايند را تاکيد پيش اعوجاج و پي ...

preemphasis ~ network emphasizer

شبکه پيش تقويت بسامد بالا ، تقويت کننده بسامد بالا. ~ فيلتر RC که براي تقويت بيشتر يک محدوده بسامدي نسبت به بسامدهاي ديگر وارد سيستم مي شود .

preemption

اعمال تقدم ~ عمل متوقف کردن ارسال فرايندي با تقدم کمتر براي ارائه خدمات به کاربري يا تقدم بيشتر .

preferntial recombination

باز ترکيب تقدمي ~ باز ترکيبي که بلا فاصله پس از تشکيل يک زوج يون اتفاق مي افتد .

oreferred numbers

عدد ارجح ~ مجموعه ~ اعداد ايجاد شده در اداره دفاع ايالات متحده براي کار برد به صورت مقادير عددي مقاومتها و خازنها ، براي کاهش تعداد اندازه هاي مختلفي که بايد براي جايگزيني در انبار نگهداري شوند .

preferred transistor type

نوع ترانزيستور ارجح ~ نوع ترانزيستور پيشنهادي براي طراحان تجهيزات الکترونيکي در مصادف عمومي ، براي به حداقل رساندن تعدادي از ترانزيستورهاي لازم براي نگهداري در انبار .

prefix

پيشوند ~ شکل ترکيب مورد استفاده با عدد اندازه براي نشان دادن بزرگ تر بودن ياکوچک تر بودن کميت ، به صورت تواني از 10.

preform

پيش شکل ~ ماده اي که به شکل و اندازه اي ساده براي پر دازشهاي بعدي شکل داده شده است . مانند حلقه قلع .