primary carrier flow , primary flow


اصطلاح
برق و الکترونیک
35 حرف
6 کلمه
معانی و توضیحات
جريان حامل اوليه ، جريان اوليه ~ جريان حاملي که ويژيگيهاياصلي نيمرسانا را معين مي کند .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت primary carrier flow , primary flow معنی primary carrier flow , primary flow معنی primary carrier flow , primary flow به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک primary carrier flow , primary flow در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
primary cell
پيل اوليه ~ پيلي که جريان الکتريکي را در نتيجه واکنش الکتروشيميايي که بر گحشت پذير نيست ، ايجاد مي کند .

primary color
رنگح اصلي ~ رنگي که نمي توان آن را با ترکيب رنگهاي اصلي ديگر ساخت قرمز ، سبر و آبي ، سه رنگ اصلي منتشر شونده از ماده فسفرسان لامپ تصوير رنگي ، در تلويزيون رنگي هستند .

primary - color unit
واحد رنگ اصلي ~ ناحيه اي داخل سلول رنگي در لامپ تصوير رنگي که با يکي از رنگهاي اصلي اشغال شده است.

primary current
جريان اوليه ~ جريان جاري در سيم پيچ اوليه ترانسفورماتور .

primary dark space
فضاي تاريک اوليه ~ منطقه غير درخشان باريکي که بين کاتد و فروزندگي کاتد در بعضي از لامپهاي تخليه اي گاز به بوجود مي آيد .

primary electron
الکترون اوليه ~ الکترون گسيل شده به طور مستقيم از ماده به جاي گسيل در اثر تصادم .

primary emission
گسيل اوليه ~ گسيل الکترون به طور مستقيم ناشي از دماي سطح ف تابش سطحي ~ يا ~ اعمال ميدان الکتريکي به سطح .

primary feedback , feedbacksignal
پسخورد اوليه ، سيگنال پسخورد ~ پسخورد که از متغير کنترل شده و در مقايسه با ورود مرجع براي ايجاد سيگنال تحريک سيستم کنترل پسخورد به دست مي آيد .

primary frequency standard
استاندارد بسامد اوليه ~ استاندارد ملي بسامد مطابق با تعريف موسسه ملي استاندارد ها و فناوري . واشنگتن دي سي ، بسامد کار ايستگاههاي راديو با مقايسه مضارب اين سامد استاندارد به صورت پخش شده از ايستگاه WWW مقايسه مي شود .

prinmary fuel cell
سلول سوخت ابتدايي ~ سلول سوختي که سوخت و اکسيژن در آن به طور پيوسته مصرف مي شود .