primary electron

primary emission

گسيل اوليه ~ گسيل الکترون به طور مستقيم ناشي از دماي سطح ف تابش سطحي ~ يا ~ اعمال ميدان الکتريکي به سطح .

primary feedback , feedbacksignal

پسخورد اوليه ، سيگنال پسخورد ~ پسخورد که از متغير کنترل شده و در مقايسه با ورود مرجع براي ايجاد سيگنال تحريک سيستم کنترل پسخورد به دست مي آيد .

primary frequency standard

استاندارد بسامد اوليه ~ استاندارد ملي بسامد مطابق با تعريف موسسه ملي استاندارد ها و فناوري . واشنگتن دي سي ، بسامد کار ايستگاههاي راديو با مقايسه مضارب اين سامد استاندارد به صورت پخش شده از ايستگاه WWW مقايسه مي شود .

prinmary fuel cell

سلول سوخت ابتدايي ~ سلول سوختي که سوخت و اکسيژن در آن به طور پيوسته مصرف مي شود .

primary ionization

يونيده سازي اوليه ~ 1. يونيده ساز ايجاد شده با تصادم ذرات اوليه به صورت فشرده شده براي يونيده شدن کامل که شامل يونيده شدن که ثانويه ايجاد شده با پرتوهاي دلتا است . 2. يونديه شدن کامل ايجاد شده در لامپ شمارنده با تابش التهابي بدون تقويت گاز .

primary ion pair

زوج يون اوليه ~ زوج يون ايجاد شده به طور مستقيم با ذره اوليه ، causative ~ يافوتون . يک دسته يون گروهي از زوج يونهاي ايجاد شده در محل يونيده سازي اوليه يا در مجاورت آن است . که شامل زوج يون اوليه و هر نوع يون ثانويه شکل گرفته است .

primary radiation

تابش اوليه ~ تابشي که به طور مستقيم از منبع آن بدون قرار گرفتن تحت تاثير عوامل مختلف دريافت مي شود .

primary radiator

تابنده اوليه ~ بخشي از سيستم آنتن که انرژي از آنجا سيستم فرستنده را ترک مي کند . توزيع انرژِ ي مي تواند پس از اين مرحله در قسمتهاي ديگر سيستم انتن ~ اصلاح شود .

primary service area

محدوده خدمات اوليه ~ محدوده جغرافيايي که امواج زمين ايتستگاه پخش در آن ~ در معرض تداخل با موانع يا محو شدگي قرار نمي گيرد .

primary skip zone

منطقه رد شوندگي اوليه ~ منطقه اطراف فرستنده راديويي که خارج از محدوده امواج زميني است اما براي دريافت خوب به اندازه کافي دور نيست . دريافت راديويي در منطقه رد شوندگي اوليه قابل اعتماد نيست .