probability of ionization


اصطلاح
برق و الکترونیک
25 حرف
3 کلمه
معانی و توضیحات
احتمال يونيده شدگي ~ نسبت تعداد برخردهاي منجر به يونيده شدن به تعداد کل برخوردها در گاز در مدت زمان معين .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت probability of ionization معنی probability of ionization معنی probability of ionization به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک probability of ionization در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
probability theory
نظريه احتمال ~ معيري از امکان اتفاق افتادن يک حادثه اين نظريه رفتار گروهي را به جاي عوامل تنها مقايسه مي کند .

probable error
خطاي محتمل ~ مقدار خطايي که احتمال اتفاق افتادن آن در حين اندازه گيري وجود دارد . نيمي از نتايج ، خطايي بيش از اين مقدار و نيم ديگر خطاي کمتري خواهند داشت.

probe
پروب ~ 1. ميله فلزي که به داخل موجبر يا کاواک تشديد وارد مي شود ولي از آن مجزا شده است . اين ميله تزويج مدار خارجي زا براي تزريق انزژِ يا دريافت ان انجام مي دهد . اگر پروب در داخل شياري متحرک باشد مي تواند نسبت موج ايستاده را اندازه گيري کند . آن را پروب موجبر نيز مي نامند . 2. ميله آزمايش بزرگي که ...

probe microphone
ميکروفون پروبي ~ ميکرفون کوچکي که فشار صدا در يک نقطه را بدون تغيير قابل توجهي در ميدان صداي نقطه مجاور اندازه گيري مي کند.

process
پردازش ~ سرهم کردن، ترجمه کردن، توليد کردن، برگردان، محاسبه کردن و عمل ديگري برروي اطلاعات در کامپوتر.

process control
کنترل فرايند ~ کنترل خودکار يک فرايند صنعتي پيچيده.

process control monitor
نظارت بر کنترل فرايند ~ الگويي از قطعات فعال و غير فعال ساخته شده بر روي پولک نيمرسانا در حين فرايندي که مي تواند براي آزمايش کيفيت قطعات ديگر روي اين زير ساخت به کار رود. عنصر نظارت مي تواند شامل ترانزيستورهاي اثر ميدان ديودها ، مقاونتهاي بار يا مدارهايي مانند نوسان سازهاي حلقوي باشد. داده هاي گرف ...

processing gain
بهره پردازش ~ نسبت پهناي باند سيگنالي با طيف آميخته پهناي باند سيگنالي با طيف غير آميخته .

product demodulator
دمدوله کننده ضربي ~ دمدوله کننده اي که خروجي آن حاصلضرب ولتاژ ورودي مدوله شده دامنه و سيگنال ولتاژ نوسان ساز محلي با بسامد حاصل است . با استفاده از فيلتر مناسب با مدوله سازي اوليه مي شود.

production control
کنترل توليد ~ دستورالعملهاي برنامه ريزي ، مسيريابي ، زمانبندي ، توزيع و گسترش جريان حرکت مواد ، قطعات ، زيرمجموعه ها و مجموعه ها در داخل کارخانه ، از ماده خام تا محصول تمام شده ، به روش مؤثر و کار آمد.