programmed electron-beam welding


اصطلاح
برق و الکترونیک
32 حرف
3 کلمه
معانی و توضیحات
جوشکاري باريکه الکتروني بنرامه ريزي شده ~ جوشکاري کنترل شده باريکه الکتروني با قطع و وصل باريکه به ترتيب از هر اتصال به اتصال ديگر روي مجتمع ، در خلأ ، بااستفاده از داده هاي کنترل ديجيتال ذخيره شده در کامپيوتر . از برنامه ريزي مشابهي مي توان براي حذف قسمتهاي ناخواسته ي پوسه نازک استفاده کرد.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت programmed electron-beam welding معنی programmed electron-beam welding معنی programmed electron-beam welding به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک programmed electron-beam welding در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
programmer
برنامه ريز ~ 1. شخصي که توالي دستورالعملهاي کامپيوتر رابدون تبديل لازم آنها به کدهاي جزيي آماده ميکند. 2. قطعه اي که حرکت موشک را مطابق با طرح از پيش تعيين شده کنترل مي کند.

programming
برنامه نويسي ~ آماده سازي توالي دستورالعملهاي عملياتي براي کامپيوتر .

programming language
زبان برنامه نويسي ~ زباني که برنامه نويس براي نوشتن برنامه کامپيوتري به کار مي برد .

program parameter
پارامتر برنامه ~ پارامتري که مقادير مختلفي در حين اجراي يک برنامه معين در کامپيوتر ديجيتال پيدا مي کند.

program register
ثات برنامه ~ ثباتي در واحد کنترل کامپيوتر ديجيتال که دستورالعمل جاري برنامه را ذخيه مي کند و عملکد کامپيوتر را در حين اجراي دستورالعمل کنترل مي کند.

program-sensetive error
خطاي حساس به برنامه ~ خطاي کامپيوتري که تنها به هنگام اجراي ترکيب خاصي از مراحل برنامه ايجاد مي شود.

progressive scanning; sequential scanning
پويش پيشرونده ؛ پويش ترتيبي ~ فرايند خطي سازي در صفحه نمايش لامپ پرتو کاتدي که در آن فاصله مرکز تا مرکز خطهاي پويش متوالي برابر با پهناي نامي خط است ( هر ميدان از قاب و تمام خطوط جارو شده به ترتيب است).

progressive wave
موج پيشرونده ~ موجي که آزادانه در محيط منتشر مي شود.

projection cathode-ray tube
لامپ پرتو کاتدي ~ لامپ پرتو کاتدي تلويزيوني که روشنايي لحظه اي ، اما تصوير نسبتاً کوچکي ايجاد مي کند که مي توان با استفاده از سيستم اپتيکي ، آن را بر روي پرده نمايش بزرگ انداخت .

projection optics; reflective optice
اپتيک پرتوافکني ؛ اپتيک بازتابي ~ سيستمي از آينه ها و عدسيهايي که تصوير تلويزيوني را روي پرده نمايش مي اندازد ، مانند سيستم اشميت .