projection optics; reflective optice


اصطلاح
برق و الکترونیک
36 حرف
4 کلمه
معانی و توضیحات
اپتيک پرتوافکني ؛ اپتيک بازتابي ~ سيستمي از آينه ها و عدسيهايي که تصوير تلويزيوني را روي پرده نمايش مي اندازد ، مانند سيستم اشميت .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت projection optics; reflective optice معنی projection optics; reflective optice معنی projection optics; reflective optice به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک projection optics; reflective optice در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
projection televition receiver
گيرنده تلويزيوني پرتوافکن ~ گيرنده تلويزيوني مجهز به سيستمي از آينه ها و عدسيها که تصوير روشن لحظه اي تشکيل شده بر روي صفحه لامپ پرتو کاتدي پرتو افکن را روي پرده نمايش بزرگ مي اندازد.

projector
پروژکتور ~ 1. شيپوري که صدا را در يک جهت از بلندگو پخش مي کند 2. ماشيني که تصاوير را روي پرده نمايش ميدهد. 3. underwater sound projector .

propagation; wave propagation
انتشار ؛ انتشار موج ~ حرکت امواج الکترومغناطيس ياامواج صوت در داخل محيط انتقال يا حرکت اغتشاش الکتريکي ناگهاني در طول خط انتقال .

propagation anomaly
نابهنجاري انتشار ~ تغيير در مشخصه هاي انتشار دراثر عدم پيوستگي در محيط انتشار .

propagation constant
ثابت انتشار ~ اندازه اي براي خط يامحيط انتقالي که موج مسطح با بسامد معين در آن ارسال مي شود. ثابت انتشار کميتي مختلط است ؛ بخش حقيقي آن ثابت تضعيف بر حسب نپربر واحد طول و بخش موهومي آن ثابت فاز بر حسب راديان بر واحد طول است.

propagation delay
تأخير انتشار ~ زمان لازم براي عبور سيگنال ازمدار که به طور کامل در حال عمل کردن است و معمولاً بر حسب نانوثانيه اندازه گيري مي شود.

propagation loss
تلفات انتشار ~ تضعيف سيگنالهاي عبوري بين دو نقطه در مسير انتقال .

propagation ratio
نسبت انتشار ~ نسبتي براي موج منتشر شونده از نقطه اي به نقطه ديگر که برابر است با شدت ميدان الکتريکي مختلط در دومين نقطه به شدت ميدان الکتريکي مختلف در اولين نقطه . آن را ضريب انتشار نيز مي نامند . شدت ميدان در برداري است با طول کمتر از 1 که برابر با نسبت تضعيف است.

propagation time delay
تأخير زماني انتشار ~ زمان لازم براي حرکت موج بين دو نقطه از محيط انتقال .

propagation velocity
سرعت انتشار ~ سرعت انتشار امواج راديويي با سرعت نور ، 2/998 × 10 به توان 8 m/s يا 299/8 متر بر ميکروثانيه است. اين عدد معادل است با 983/6 ft/ميکروثانيه ، 0/1863 mi/ ميکروثانيه يا 0/1618 مايل دريايي بر ميکروثانيه .