proton micriscop


اصطلاح
برق و الکترونیک
16 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
ميکروسکوپ پروتوني ~ ميکروسکوپي شبيه به ميکروسکوپ الکتروني که به جاي الکترون از پروتون به عنوان ذره باردار استفاده مي کند.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت proton micriscop معنی proton micriscop معنی proton micriscop به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک proton micriscop در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
proton scattering microscope
ميکروسکوپ پراکندگي پروتوني ~ ميکروسکوپي که در تخليه کاتد سرد ، پروتونهايي توليد مي کند که شتاب مي گيرند و روي بلوري در اتاقک خلأ کانوني مي شوند. پروتونهاي بازتابنده از بلور ، به صفحه نمايش فلوئورسان برخورد مي کنند تا تصوير قابل ديدن و صفحه نمايش قابل عکس برداري متناسب با ساختار بلور هدف به وجود آور ...

prototype
پيش الگو ~ الگوي مناسبي براي استفاده به صورت معادل نهايي از لحاظ شکل ، طراحي و عملکرد يک محصول .

proximity detector
آشکارساز مجاورتي ~ قطعه حسگري که به هنگام نزديک شدن به جسم يا نزديک شدن جسم به آن ، سيگنال الکتريکي توليد مي کند.

proximity effect
اثر مجاورتي ~ توزيع مجدد جريان در رسانا در اثر حضور رساناي حامل جريان ديگر .

proximity fuze
فيوز مجاورتي ~ فيوزي که با قرار گرفتن هدف در محدوده معيني ، نزديک فيوز ، کلاهک رامنفجر مي کند . يک منبع ريزموج مي توان عنصر فعال ساز باشد.

proximity switch
سوييچ مجاورتي ~ سوييچي که با نزديک شدن قطعه تحريک کننده به آن ، بدون تماس فيزيکي ، عمل مي کند ، مانند سوييچ زمانه اي که با نزديک شدن آهنرباي دائمي به آن عمل مي کند.

proximity warning indicator
نشانگر هشدار مجاورتي ~ سيستم ضد تصادم هوايي که هشداري را به هنگام نزديک شدن هواپيماي ديگر ، در مسيري ک احتمال برخورد دارد ، به هواپيماي داراي اين سيستم مي دهد.

pseudocode
شبه رمز ~ رمز اختياري ، مستقل از سخت افزار کامپيوتري ، که بايد قل از ارائه به کامپيوتر به رمز کامپيوتري تبديل شود.

pseudomorphic high-electron mobility transistor
ترانزيستور شبه بلوري با قابليت تحريک الکتروني بالا ~ ترانزيستور قدر RF گاليم -آرسنيد ( GaAs) داراي لايه اپتيکسيال خاص رشد داده شده بر روي GaAs براي بهينه سازي قطعه در ولتاژهاي پايين و بالا بردن بازده آن براي تلفنهاي همراه و مودمهاي RF .

pseudorandom sequence
ترتيب شبه تصادفي ~ ترتيبي از کدها يا اعدادي که به نظر تصادفي مي رسدو نيازهاي تصادفي بودن لازم را براي کاربرد خاص برآورده مي کند. اين ترتيب ميتواند طول محدودي داشته باشد و خود را تکرار کند.