pulse spectrum; pulse-frequency spectrum


اصطلاح
برق و الکترونیک
40 حرف
4 کلمه
معانی و توضیحات
طيف پالس ؛ طيف بسامد پالس ~ توزيع بسامدي اجزاي سينوسي پالس با دامنه نسبي و فاز نسبي .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت pulse spectrum; pulse-frequency spectrum معنی pulse spectrum; pulse-frequency spectrum معنی pulse spectrum; pulse-frequency spectrum به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک pulse spectrum; pulse-frequency spectrum در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
pulse per second
پالس در ثانيه ~ تعداد پالس در ثانيه در کميت DC متغير . واحد کميت AC هرتز است.

pulse spike
جهش پالس ~ پالس ناخواسته با مدت زمان نسبتاً کوتاه که روي پالس اصلي سوار مي شود.

pulse spike amplitude
دامنه جهش پالس ~ بيشترين مقدار دامنه پالس ، پالس جهش .

pulse stretcher
طولاني کننده پالس ~ شکل دهنده پالسي که مدت پالس خروجي آن بيشتر از پالس ورودي است و دامنه آن متناسب با دامنه قله پالس ورودي است .

pulse synthesizer
ترکيب کننده پالس ~ مدار تأمين کننده پالسهايي که در اثر تداخل يا به دلايل ديگر از يک رشته پالس حذف شده اند.

pulse test; impulse test
آزمون پالس؛ آزمون ضربه ~ آزمايش عايق که در آن ولتاژ اعمال شده پالسي با شکل موج معين است.

pulse tilt
کجي پالس ~ اعوجاجي در پالس مستطيلي بالا تخت ، که با افت يا افزايش مشخص مي شود.

pulse-time modulation
مدوله سازي زمان پالس ~ شکلي از مدوله سازي که در آن زمان اتفاق افتادن بعضي مشخصه هاي پالس حامل نسبت به مقدار مدوله نشده ، تغيير داده مي شود ، مانند مدوله سازي مدت پاس ، بسامد پالس ، وضعيت پالس و فاصله گذاري پالس .

pulse train
قطار پالس ~ توالي پالسهاي داراي مشخصه هاي يکسان .

pulse-train spectrum
طيف قطار پالس ~ توزيع بسامدي اجزاي سينوسي قطار پالس بر جسب دامنه و زاويه فاز.