radial field


اصطلاح
برق و الکترونیک
12 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
ميدان شعاعي ~ ميدان نيرو جهت داده شده به سوي نقطه اي در فضا يا در جهت دور شدن از آن .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت radial field معنی radial field معنی radial field به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک radial field در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
radial - leaded component
قطعه با پايه شعاعي ~ قطعه الکترونيکي که زوج پايه هاي آن به طور موازي از بدنه قطعه بيرون آمده اند و امکان قرار دادن مستقيم قطعه در داخل سوراخهاي برد مدار معمولي فراهم مي نند مانند ديودهاي نور گسيل ف بعضي خازنهاي الکتروليتي آلومينيمي . و خازنهاي تانتاليم dip ~ شده .

radian
راديان ~ زاويه مقطع قوسي که طول ان برابر با شعاع آن است. دايره کامل 2 ~ راديان است . يک راديان 58/29579درجه و 1 درجه برابر ~ 0/01745 رايان است .

radianc
تابندگي ~ شار تابشي بر واحد زاويه ثابت ، بر واحد سطح منبع قرار گرفته در معرض تابش . واحد معمول آن وات بر استراديان بر متر مربع است . تابندگي در تابش شبيه ~ به روشنايي است .

radian length
طول راديان ~ فاصله بين نقاط در موج سينوسي که 1 راديان اختلاف فاز داشته باشند . يک طول راديان برابر با طول موج تقسيم بر 2 راديان است .

radian per second
راديان بر ثانيه ~ واحد سرعت زاويه اي .

radiansphere
مرزبين ميدانهاي دور و نزديک آنتن کوچک که سطحي آن کروي است و شعاع ان برابر با طول موج تقسيم بر 6/28 است .

radiant
تابش ~ گسيل شده يا ارسال شده در جهت شعاعهاي به مرکز منبع نقطه اي .

radiant energy
انرژي تابشي ~ انرژِي ارسال شده به شکل تابش الکترومغناطيس مانند امواج راديويي ، امواج حرارتي و امواج نوري .

radiant flux
شار تابشي ~ نرخ زماني جريان انرژِ تابشي .

radiant flux density , irradianc
چگالي شار تابشي ~ مقدار توان تابشي بر واحد سطح که در مقطع سطح با روي آن جاري مي شود .