radiation - hardend circuit


اصطلاح
برق و الکترونیک
27 حرف
4 کلمه
معانی و توضیحات
مدار سخت شده با تابش ~ مدار مجتمعي با عناصر مداري اصلاح شده که با روشهاي عايق سازي براي جلو گيري از اتصال کوتاه شدن ان عناصر به هنگام قرار گرفتن در معرض تابش شديد ساخته شده است . مدارهاي معمول در اثر قرار گرفتن در معرض تابش شديد اتصال کوتاه مي شود زيرا تابش در داخل ماده نيمرسانا جريان الکتريکي به وجود مي آورد . محيطهايي که در معرض سطوح تابش بسيار بالا و متغير قرار دارند به صورت ( 1 ) دز کل بالا ( 2 ) سرعت دز بالا و ( 3 ) SEU ~ ( تک رخداد شديد ) دسته بندي مي شوند . مدارهايي که براي محيطهايي با بيش از 1000 krod ~ سيليسيم مورد نياز هستند به عنوان راد - سخت استرانژيک در نظر گرفته مي شوند در حالي که مدارهاي مورذد نياز 50 krqd ~ سيليسيم راد - سخت تاکتيکي در نظر گرفته مي شوند .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت radiation - hardend circuit معنی radiation - hardend circuit معنی radiation - hardend circuit به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک radiation - hardend circuit در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
radiation hardening
سخت سازي تابشي ~ بهبود بخشيدن قابليت قطعه ، مدار يا تجهيزات براي مقاومت در بربر تابش هسته اي يا انواع ديگر . اين روشها بيشتر براي مواد دي الکتريک و نيمرسانا به کار برده مي شوند .

radiation gardness
سختي تابشي ~ قابليت قطعه يا مدار براي مقاومت در برابر اثرات تابش فضايي ، راکتورهاي هسته اي ، سلاحهاي هسته اي و حتي ذرات الفاي گييل شده از سراميکهاي بسته هاي پوششي . تابش هسته اي و گاما مخروبترين انواع تابش هسند که هر دو داراي قدرت نفوذ بالا و بدون قطبيت بار هستند . سختي تابشي بر حسب نوع دز نفوذ کنن ...

radio common carrier
حامل مشترک راديويي ~ اختصاص باند رسمي بر اي خدمات راديويي گوناگون مانند تلفنهاي سيار و فراخوانها .

radio communication
مخابرات راديويي ~ مخابره با امواج راديوييمانند فکس راديويي ، راديو تلگراف ، راديو تلفن يا ماشين نويسي راديويي .

radio control
کنترل راديويي ~ کنترل اجسام ثابت يا متحرک با ارسال سيگنالهاي راديويي در فضا .

radio deceptio
فريب راديويي ~ استفاده از راديو براي فريب دادن دشمن مثلاً ~ با ارسال پيامهاي غلط يا استفاده از علايم مخابراتي دشمن .

radio detection
آشکار سازي راديويي ~ اشکار سازي وجود جسمي با موقعيت يابي راديويي بدون تعيين دقيق موقعيت .

radio determination
تعيين راديويي ~ تعيين موقعيت يا به دست اوردن اطلاعات مربوط به موقعيت با استفاده از ويژگيهاي انتشار امواج راديويي .

radio direction finder , direction finder
جهت ياب راديويي ، جهت ياب ~ ابزار راديويي براي کمک به ناوبري که از حلقه قابل گردش يا آرايش آنتني با جهت گيرندگي بالا براي تعيين جهت دريافت سيگنال راديويي استفاده مي کند. مانند جهت يابهاي خودکار و يابنده هاي صفر شنوايي .

radio distress signal
سيگنال اضطرار راديويي ~ حروف sos ~ ارسال شده بدون فاصله بين حروف ، با رمز مورس ~ ( سه نقطه ، سه خط ، سه نقطه ) يا کلمه گفته شده ( مي دي ) ~ که روي يکي از بسامدهاي اضطراري بين المللي ارسال شده باشد .