radio determination


اصطلاح
برق و الکترونیک
19 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
تعيين راديويي ~ تعيين موقعيت يا به دست اوردن اطلاعات مربوط به موقعيت با استفاده از ويژگيهاي انتشار امواج راديويي .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت radio determination معنی radio determination معنی radio determination به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک radio determination در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
radio direction finder , direction finder
جهت ياب راديويي ، جهت ياب ~ ابزار راديويي براي کمک به ناوبري که از حلقه قابل گردش يا آرايش آنتني با جهت گيرندگي بالا براي تعيين جهت دريافت سيگنال راديويي استفاده مي کند. مانند جهت يابهاي خودکار و يابنده هاي صفر شنوايي .

radio distress signal
سيگنال اضطرار راديويي ~ حروف sos ~ ارسال شده بدون فاصله بين حروف ، با رمز مورس ~ ( سه نقطه ، سه خط ، سه نقطه ) يا کلمه گفته شده ( مي دي ) ~ که روي يکي از بسامدهاي اضطراري بين المللي ارسال شده باشد .

rakio element
راديو عنصر ~ عنصري که با يک يا چند راديو ايزوتوپ مشخص شده است .

radio engineering
مهندسي راديو ~ حوزه اي از مهندسي که به توليد ، ارسال و دريافت امواج راديويي و طراحي ، ساخت و آزمايش تجهيزات مربوطه مي پردازد .

radio facsimile
فکس راديويي ~ مخابره فکس يا راديو .

radio fadeout , radio black out
محو شدگي راديويي ، سياه شدگي ، سياه شدگي راديويي ~ افزايش ناگهاني و غير عادي يونده شدگي در لايه هاي پايين تر يونسفر که سبب افزايش جذب امواج راديويي عبوري از اين نواحي مي شو . در نتيجه سيگنالها در گيرنده محو مي شود و ممکن است تا يک ساعت طول بکشد . بسامدهايي از حدود 3 تا 10 مگاهرتز بيشتر تحت تاثير قر ...

radio field strength
شدت ميدان راديويي ~ مقدار موثر شدت ميدانمغناطيسي يا الکتريکي در يک نقطه در اثر عبور امواج راديويي با بسامد معين که مانند شدت ميدان الکتريکي بر حسب ميکروولت يا ميلي ولت بر متر بيان مي شود .

radio field-to-noise ratio
نسبت ميدان به نويز راديويي ~ نسبت ميدان راديويي به شدت نويز در مکان معين .

radio fix
تعيين راديويي ~ 1. تعيين موقعيت منبع سيگنالهاي راديويي با به دست آوردن محل تلاقي فرستنده با دو يا چند جهت ياب راديويي در مکانهاي مختلف و سپس محاسبه موقعيت با استفاده از محاسبات مثلثاتي . 2. تعيين موقعيت کشتي يا هواپيماي مجهز به تجهيزات جهت ياب با به دست آوردن جهتهاي راديويي در دو يا چند ايستگاه فرس ...

radio frequency
بسامد راديويي ~ بسامدي که در آن از تابش انرژي الکترومغناطيس همدوس براي مخابرات استفاده مي شود . بسامدهاي خيلي کم ، کمتر از 30 کيلوهرتز ، بسامد کم ، 300-30 KHz ، بسامد ميانه ، 3000-300 kHz ؛ بسامد بالا ، 30-3MHz ؛ بسامد خيلي بالا ، 300-30 MHz ؛ بسامد فوق بالا ، 3000-300 MHz ؛ بسامد ابر بالا ، 30-3 G ...