radioactive material


اصطلاح
برق و الکترونیک
20 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
ماده پرتوزا ~ ماده اي که داراي يک يا چند عنصر سازنده با پرتوزايي قابل توجه است .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت radioactive material معنی radioactive material معنی radioactive material به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک radioactive material در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
radioactice source
منبع پرتوزا ~ هر کميتي از ماده پرتوزا که به عنوان منبع تابش يونيده ساز به کار مي رود .

radioactive standard
استاندارد پرتوزا ~ نمونه اي از ماده پرتوزا ، معمولاً با نيم عمر طولاني که در آن تعداد و نوع اتمهاي پرتوزا و مشتقات آنها از خود نشان مي دهند . ذرات آلقا و يتا و بعضي مواقع پرتوهاي گاما با واپاشي هسته هاي اتم سيل مي شوند .

radio altimeter
ارتفاع سنج راديويي ~ ارتفاع سنج مطلق که بر اساس بازتاب امواج راديويي از زمين براي تعيين دامنه عمل مي کند . مانند ازتفاع سنج راداري FM و ارتفاع سنج راداري پالسي .

Radio Amateur Civil E mergency Service
خدمات اضطراري راديو آماتوري شهري ~ خدمات راديو - آماتوري که در مواقع اضطراري در شهر ، مانند زمين لرزه ، آتش سوزي ، سيل ، طوفان يا تورنادو، ارتباط مخابراتي را بر قرار مي کند .

radio astronomy
ستاره شناسي راديويي ~ مطالعه امواج راديويي گسيل شده از اجرام آسماني .

radio beacon
ر اهنماي راديويي ~ ايستگاه فرستنده راديويي بدون جهت در مکان جغرافيايي ثابت که سيگنال مشخصه اي را ارسال مي کند که مي توان با استفاده از آن اطالاعات جهت ياب راديويي در کشتي يا هواپيما به دست آورد. بعضي از اين ايستگاهها به طور دائم کار مي کنند . و مي توانند اطلاعات فاصله را ارائه دهند .

radio beam
باريکه راديويي ~ جريان متمرکز شده اي از انرژِي RF مانند آنچه که در دستگاههاي راديو يي و رله ها يراديويي ريز موج به ار مي رود . باريکه رادار ، باريکه راديويي است که براي کاربرد خاصي ارسال مي شود .

radio bearing
جهت راديويي ~ جهتي که نسبت فرستنده راديوييبا استفاده از جهت - ياب رادويي به دست مي آيد .

radiobiology
راديو ~ بيولوژي ~ شاخه اي از زيست شناسي که به بررسي اثرات تابش بر بافتهاي زنده مي پردازد .

radio broadcast
پخش راديو يي ~ برنامه اي که ايستگاه راديويي براي دريافت همگاني پخش مي شود .