beam; ray


اصطلاح
برق و الکترونیک
9 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
باريکه ؛ پرتو ~ 1. جريان يکسويه و متمرکز ذراتي نظير الکترونها يا پروتونها ~ 2. شارش يکسويه و متمرکز امواج الکترومغناطيسي از وسايلي نظير آنتن رادار ، آنتن رله ي ريزموج ، يا آرايه- آنتن هدايت راديويي اي-ان . در اين حالت باريکه گلبرگ اصلي الگوي تشعشعي آنتن است و به زاويه ي فضايي کوچکي محدود مي شود. ~ 3. شارش متمرکز و يکسويه ي امواج آکوستيکي ~ . 4. آرايش موازي پرتوهاي نور .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت beam; ray معنی beam; ray معنی beam; ray به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک beam; ray در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
beam capture
باريکه گرفت ~ ورود يک موشک به محدوده ي باريکه ي تابيده شده از يک سيستم هدايت باريکه اي راداري به گونه اي که توانايي دريافت سيگنالهاي هدايت رمز شده را داشته باشد.

beam convergence
همگرايي باريکه ~ عمل تنظيمي که سبب مي شود سه باريکه ي الکتروني در لامپ تصوير رنگي سه تفنگي در محل حفره ي نقاب پشت لامپ متمرکز شده يا همديگر را قطع کنند.

beam coupling
تزويج باريکه اي ~ توليد جريان متناوب در مدار متصل بين دو الکترود که نزديک به ، يا در مسير ، يک باريکه الکتروني با چگالي مدوله شده قرار دارند.

beam current
جريان باريکه ~ جريان الکتريکي که توسط تعداد و سرعت الکترونهاي يک باريکه ي الکتروني مشخص مي شود.

beam deflection tube
لامپ انحراف باريکه ي الکتروني ~ نوعي لامپ باريکه الکتروني که باريکه ي آن با حرکات عرضي جريان الکترود خروجي را کنترل مي کند.

beam finder
باريکه ياب ~ کليدي در نوسان نماي پرتو کاتدي ( سي آرتي ) که ردياب ( Trace) را صرفنظر از تظيمهاي افقي ، عمودي و شدت روي صفحه ي نمايش نشان مي دهد.

beam jitler
لرزش باريکه ~ يک حرکت نوساني - زاويه اي کوچک در آرايه -آنتن رادار و در نتيجه ي در باريکه ي آن ، که براي داشتن سيگنالهاي خطاي دقيق در ردگيري خودکار لازم است .

beam-lead technoglogy
فن آوري اتصال ميله اي ~ نوعي فن آوري در فرايند ساخت مدارهاي مجتمع که در آن ميله هاي طلا به عنوان بخشي از تراشه و در طي پرداخت پولکهاي سيلسيمي شکل داده مي شوند. اين ميله ها بي حفاظ هستند و بعد از جدا شدن از پولک تا لبه ي تراشه کشيده شده اند. سپس تراشه وارونه مي شود و سر سيمهاي متعدد ميله اي به صورت ...

beam loading
بارگيري باريکه ~ جذب توان توسط باريکه ي ذرات در موقع دريافت انرژي در يک شتابدهنده .

beam-lobe switching
کليد زني گلبرگ باريکه ~ نوعي روش جهت يابي راديويي بر اساس کليد زني الکترونيکي اجزاي آنتن و به منظور دريافت با گلبرگهاي واقع در زاوياي مختلف باريکه براي تعيين جهت منبع سيگنالها، سيگنالهاي دريافتي با هم مقايسه مي شوند. در رادار نيز از روش مشابه با کليد زني گلبرگها استفاده مي شود.