beam coupling


اصطلاح
برق و الکترونیک
13 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
تزويج باريکه اي ~ توليد جريان متناوب در مدار متصل بين دو الکترود که نزديک به ، يا در مسير ، يک باريکه الکتروني با چگالي مدوله شده قرار دارند.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت beam coupling معنی beam coupling معنی beam coupling به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک beam coupling در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
beam current
جريان باريکه ~ جريان الکتريکي که توسط تعداد و سرعت الکترونهاي يک باريکه ي الکتروني مشخص مي شود.

beam deflection tube
لامپ انحراف باريکه ي الکتروني ~ نوعي لامپ باريکه الکتروني که باريکه ي آن با حرکات عرضي جريان الکترود خروجي را کنترل مي کند.

beam finder
باريکه ياب ~ کليدي در نوسان نماي پرتو کاتدي ( سي آرتي ) که ردياب ( Trace) را صرفنظر از تظيمهاي افقي ، عمودي و شدت روي صفحه ي نمايش نشان مي دهد.

beam jitler
لرزش باريکه ~ يک حرکت نوساني - زاويه اي کوچک در آرايه -آنتن رادار و در نتيجه ي در باريکه ي آن ، که براي داشتن سيگنالهاي خطاي دقيق در ردگيري خودکار لازم است .

beam-lead technoglogy
فن آوري اتصال ميله اي ~ نوعي فن آوري در فرايند ساخت مدارهاي مجتمع که در آن ميله هاي طلا به عنوان بخشي از تراشه و در طي پرداخت پولکهاي سيلسيمي شکل داده مي شوند. اين ميله ها بي حفاظ هستند و بعد از جدا شدن از پولک تا لبه ي تراشه کشيده شده اند. سپس تراشه وارونه مي شود و سر سيمهاي متعدد ميله اي به صورت ...

beam loading
بارگيري باريکه ~ جذب توان توسط باريکه ي ذرات در موقع دريافت انرژي در يک شتابدهنده .

beam-lobe switching
کليد زني گلبرگ باريکه ~ نوعي روش جهت يابي راديويي بر اساس کليد زني الکترونيکي اجزاي آنتن و به منظور دريافت با گلبرگهاي واقع در زاوياي مختلف باريکه براي تعيين جهت منبع سيگنالها، سيگنالهاي دريافتي با هم مقايسه مي شوند. در رادار نيز از روش مشابه با کليد زني گلبرگها استفاده مي شود.

beam-plasma amplifier
تقويت کننده ي باريکه - پلاسما ~ تقويت کننده اي بر اساس نفوذ باريکه ي الکتروني در پلاسما . اين تقويت کننده ميتواند در طول موجهاي حدود ميليمتر و کمتر کار کند.

beam-power tube; beam tetrode
لامپ توان با باريکه ي الکتروني ؛ تترود باريکه ي الکتروني ~ نوعي لامپ باريکه الکتروني که طوري ساخته شده است که باريکه هاي هدايت شده ي الکتروني آن به صورت قابل توجهي بر قابليت کار لامپ در توانهاي مختلف اثر مي گذارند. در اين لامپ شبکه هاي کنترل و صفحه نمايش اساسا همراستا است و از الکترودهاي منحرف کنند ...

beam rider
باريکه ران ~ موشکي که با قرار گرفتن در حوزه ي يک باريکه ي ريزموج پوياليزر به سمت هدف هدايت مي شود. با استفاده از مدارهاي پسخورد و کنترل ؛ هر گونه دور افتادگي موشک از باريکه شناسايي و اصلاح مي شود.