radio navigation


اصطلاح
برق و الکترونیک
16 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
ناوبري راديويي ~ ناوبري ،سيگنالهاي راديويي با استفاده از تجهيزاتي از قبيل جهت يابي راديويي ،فاصله يابهاي راديويي ،راهنماهاي راديويي ،لورن و GPS .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت radio navigation معنی radio navigation معنی radio navigation به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک radio navigation در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
radio navigation aid
وسايل ناوبري راديويي ~ وسايل ناوبري که از سيگنالهاي راديويي استفاده مي کنند مانند وسايل ناوبري راداري .

radio navigation guidance
هدايت ناوبري راديويي ~ هدايت يا کنترل موشک هدايت شونده در طول مسير ثابت با استفاده از فرستنده هاي راديويي خارجي .

radio net
شبکه راديويي شبکه اي از ايستگاههاي راديويي ايجاد شده براي اهداف مخابراتي .

radio noise
نوبز راديويي ~ نويزي که در طيف راديويي ايجاد مي شود .

radionuclide ; radioactive nuclide
هسته راديويي ؛هسته پرتوزا ~ ماده اي که خواص پرتوزايي از خود نشان مي دهد .

radio operator
متصدي راديو ~ کسي که با دستگاههاي ارسال ~ و دريافت راديويي کار مي کند.

radiopaque
پرتو- کدر ~ ماده اي که پرتوهاي X يا شکل هاي ديگر تابش ،نفوذ قابل توجهي در آن ندارند .

radiopaque obstacle
مانع پرتو- کدر ~ مانعي که ارتباط مخابراتي بين هواپيما و زمين را قطع مي کند .

radiophoto
عکس راديويي ~ 1. عکس ارسال شده با امواج راديويي به گيرنده فکس .2. facsimile .

radio photoluminescence
راديو فتولومينسانس ~ نو تبي موادي مانند فلوريت و کونزيت در نتيجه تابش پرتوهاي بتا و گاما به دنبال قرار گرفتن آنها در معرض نور .