radiophoto


اصطلاح
برق و الکترونیک
10 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
عکس راديويي ~ 1. عکس ارسال شده با امواج راديويي به گيرنده فکس .2. facsimile .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت radiophoto معنی radiophoto معنی radiophoto به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک radiophoto در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
radio photoluminescence
راديو فتولومينسانس ~ نو تبي موادي مانند فلوريت و کونزيت در نتيجه تابش پرتوهاي بتا و گاما به دنبال قرار گرفتن آنها در معرض نور .

radio propagation predicton
پيش بيني انتشار راديويي ~ پيش بيني کيفيت يا چگونگي انتشار امواج راديويي تحت تاثير عوامل مانند لکه هاي خورشيدي و تغييرات فصلي ، اين پيش بيني به طور متناوب از سوي موسسه ملي استانداردها و فناوري ( nist ) منتشر مي شود .

radio rang , radio - range beacon , range
برد راديويي ، راهنماي برد راديويي ، برد ~ تسهيلات ارسالي راديويي که سيگنالهايي را تابش مي کند. که هواپيماها از روي آن جهت خود را نسبت به ايسگاه فرستنده تعيين مي کند . برد راديويي A-N چهار سيگنال را در چهار جهت ارسال مي کند .

radio - range leg
پاي برد راديويي ~ يکي از چهار مسير يا باريکه در برد راديويي چهار جهتي .

radio - range monitor
ناظر برد راديويي ~ ابزاري که به طور خودکار بر سيگنال راهنماي برد راديويي نظارت مي کند و به هنگام انحراف فرستنده به مقدار معيني از جهت صحيح به متصدي هشدار مي دهد و هشدار جداگانه اي را به هنگام بروز اشکال در راهنما به هواپيما ها ي نزديک به آن مي فرستد .

radio recever , radio , radio set , receiver
گيرنده راديويي ، راديو ، دستگاه راديو ، گيرنده ~ گيرنده اي که امواج راديويي را به صدا يا سيگنالهاي حس کردني ديگر تبديل مي کند.

radio reciption
دريافت راديويي ~ دريافت پيامها ، برنامه ها يا اطلاعات ديگحر با راديو .

radio repearer , radio relay system , relay system
تکرار کننده رادويي ، سيستم رله رادويي ، سيستم رله ~ تکرار کننده اي که به عنوان ايستگاه مياني براي سيگنالهاي مخابراتي راديويي ارسالي يا برنامه هاي راديويي از يک ايستگاه ثابت به ايستگاه ديگحر عمل مي کند . به اين ترتيب برد قابل اعتماد ايستگاه هاي مبدا افزايش مي يابد . تکرار کننده ريز موج نمونه اي از آ ...

radio signal
سيگنال راديويي ~ سيگنال ارسال شده با راديو .

radio silence
سکوت راديويي ~ مدت زماني که در طول آن ارسال از ايستگاه راديويي متوقف مي شود . اين زمان مي تواند امکان دريافت از ايستگاههاي ديگر يا دريافت سيگنالهاي اضطراري ضعيف را فراهم کند .