Raphael bridge


اصطلاح
برق و الکترونیک
14 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
پل را فائل ~ نوعي پل واتسون سيم - لغزنده براي تعيين محل عيب در خطوط انتقال .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت Raphael bridge معنی Raphael bridge معنی Raphael bridge به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک Raphael bridge در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
rapid scanning
پويش سريع ~ پويشي با پرتو راداري باريک با سرعت 10 جارو در ثانيه يا بيشتر ، که براي رديابي هدفهاي متحرک سريع لازم است.

rare earth
عنصر نادر زميني ~ عنصري با عدد اتمي از 57 تا 71 . عناصر نادر طمين عبارت اند از : سريم ، ديسپروزيوم ، اربيم ، گادولينيم ، همولميم ، لانتان ، لوتسيم ، نئوديميم ، پراسئوديميم ، پرومتيم ، ساماريم ، تربيم ، توليم و ايترپم .

rare-earth magnet
آهنربايي با عنصر کمياب زميني ~ آهنرباي دائمي ساخته شده از ترکيبهاي کبالت و يک يا دو عنصر از : سريوم ، لانتان ، ميشمتال ، پرايئوديميم ، ساماريم يا تيريم . نمونه اي از آن ، آهنرباي ساماريم - کبالت ، کاربردهاي بسياري دارد.

raster
خط افقي ~ الگوي از پيش تعيين شده اي از خطوط پويش که پوشش يکنواختي از سطح را به وجود مي آورند. در تلويزيون خطوط افقي به صورت خطوط موازي بسيار نزديک به هم ، اغلب به هنگام عدم وجود تصوير ديده مي شود.

raster burn
سوختگي خط افقي ~ تغيير در مشخصه هاي سطح پويش شده روي هدف لامپ تصوير دوربين ، ناش از سيگنال کاذب به هنگام پويش خط افقي بزرگتر يا کج شده .

raster data
داده هاي خط افقي ~ داده هاي گرافيکي ذخيره شده به صورت مجموعه اي از سلولها که هر کدام داراي مختصات X-Y و مقدار مشخصي هستند. اين شيوه ، روش ساده اما ناکارآمدي براي ذخيره اطلاعات جغرافيايي است.

rate control ; proportional response; throttling control
کنترل نرخ ؛ پاسخ تناسبي ؛ کنترل دريچه اي ~ کنترل سرعت تغيير متغير مستقل در سيستم کنترل اتوماتيک .

rated accuracy
دقت مجاز ~ دقت توصيه شده يک ابزار توليد شده .

rated coil current
جريان پيچک مجاز ~ جريان پيچک حالت پايدار که رله براي کار کردن در آن طراحي شده است.

rated coil voltage
ولتاژ پيچک مجاز ~ ولتاژ پيچکي که رله براي عمل کردن در آن طراحي شده است.