rated coil current

rated coil voltage

ولتاژ پيچک مجاز ~ ولتاژ پيچکي که رله براي عمل کردن در آن طراحي شده است.

rated contact current

جريان اتصال مجاز ~ جرياني که اتصالها براي تحمل آنها به ازاي عمر مفيدشان طراحي شده اند.

rated output

خروجي مجاز ~ توان ، ولتاژ ، جريان يا مقدار خروجي ديگري که ماشين ، قطعه يامدار براي عمل کردن در آن مقدار تحت شرايط عادي تعريف شده ، طراحي شده است.

rate-grown junction; graded junction

پيوند رشد داده شده تدريجي ؛ پيوند طبقاتي ~ پيوند رشد داده شده اي که با تغيير نرخ رشد بلور نيمرسانا به طور متناوب و با استفاده از ذوب شدن شامل ناخالصي هاي هر دو نوع N و P ساخته شده است. مقدار دو نوع ناخالصي به طور متناوب کم و زياد مي شود.

rate-grown transistor; graded-junction transistor

ترانزيستور رشد داده شده تدريجي ؛ ترانزيستور پيوندي طبقاتي ~ ترانزيستور پيوندي که در آن هر دو نوع ناخالصي ( مانند گاليم و آنتيموني ) در يک زمان در دانه قرار داده مي شوند. و دما به طور ناگهاني کم و زياد مي شود تا لايه هاي نوع N و P پيوندهاي رشد داده شده تدريجي تشکيل شوند.

rate gyroscope

ژيروسکوپ سرعت متغير ~ ژِيروسکوپ دوار يا ارتعاشي که سرعت تغيير جهت وسيله اي را که در آن قرار گرفته است ، انداه مي گيرد.

rate-of climb indicator

نشانگر سرعت تغيير بالا رفتن ~ ابزاري که سرعت صعود يا پايين آمدن هواپيما را نشان مي دهد.

rate of closure

سرعت نزديکي ~ سرعتي که دو هواپيما - يا جسم متحرک ديگر با آن به يکديگر نزديک مي شوند.

rate of decary

نرخ افت ~ نرخ زماني که سطح فشار صدا ، سطح سرعت يا سطح چگالي انرژي صوتي در نقطه اي معين و در زمان معين با آن کاهش مي يابد . واحد عملي آن دسيبل بر ثانيه است.

rate-of-turn control

کنترل سرعت گردش ~ ابزار ژيروسکوپي که سيگنال سرعت گردشي را به سيستم خلبان خودکار هواپيما مي دهد.