read time; access time


اصطلاح
برق و الکترونیک
22 حرف
4 کلمه
معانی و توضیحات
زمان خواندن؛ زمان دسترسي ~ فاصله زماني بين لحظه اي که درآن اطلاعات از حافظه کامپيوتر فراخوانده مي شود تا لحظه اي که ارايه اطلاعات به کامپيوتر کامل مي شود.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت read time; access time معنی read time; access time معنی read time; access time به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک read time; access time در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
ready-to-receive signel
سيگنال آماده ي دريافت ~ سيگنالي که به فرستنده فاکس برگردانده مي شود تا نشان دهد که گيرنده فاکس آماده دريافت ارسال است.

real power
توان حقيقي ~ مؤلفه توان ظاهري که کار حقيقي را نشان مي دهد توان حقيقي بر حسب وات بيان مي شود و مي توان آن را به صورت حاصلضرب ولتاژ و مؤلفه همفاز جريان متناوب يا ولت آمپر در ضريب توان محاسبه کرد.

real time
زمان -حقيقي ~ انجام محاسبه اي در حين فرايند فيزيکي مربوط به آن ، به طوري که نتايج آن براي هدايت فرايند فيزيکي در دسترس باشد . اين کار در کنترل صنعتي معمول است.

real-time clock
ساعت زمان - حقيقي ~ مداري که زمان را با سرعتي که از عملکرد در حال انجام تشکيل مي شود ، اندازه مي گيرد.

real-time data
داده زمان- حقيقي ~ داده هاي ارايه شده به شکل قابل استفاده در همان زمان اتفاق افتادن حادثه . تؤخير در ارايه داده ها بايد آنتقدر کم باشد که امکان عملکرد اصلاحي را در صورت نياز فراهم کند.

real-time delay
تأخير زمان - حقيقي ~ تأخير زماني قابل صرفه نظر کردن که معمولاً در حدود چند نانوثانيه و قابل کنترل است. در آرايه هاي آنتني از آن براي به دست آوردن الگوي تابش مطلوب با اتصال مطلوب با اتصال خطوط تأخير مناسب بين عناصر آرايه استفاده مي شود.

real-time operation
عملکرد زمان - حقيقي ~ پردازش داده هاي کامپيوتري کهآنقدر سريع است که مي تواند اطلاعات مربوط به حوادث را به محض اتفاق افتادن آنها پردازش کند. کامپيوتر داده را از حسگرها جمع مي کند ، محاسبات را انجام مي دهدو پاسخ سريعي براي نگهداشتن ارتباط خود با فرايند ارايه مي دهد. کنترل موتور خودرو ، ترمزهاي ضدقفل ...

rear projection
نمايش روي پرده از پشت ~ سيستم تلويزيوني نمايش روي پرده که تصوير در آن روي صفحه نمايش شيشه اي زمينه انداخته مي شود تا از طرفديگر ديده شود.

rebroadcast
پخش مجدد ~ تکرار برنامه راديويي يا تلويزيوني در زماني ديگر .

recalescent point
دمايي که درآن باسرد شدن فلز حرارت داده شده ، به طور ناگهاني گرما آزاد مي شود.