recharger


اصطلاح
برق و الکترونیک
9 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
بازپر کننده ~ منبع تغذيه DC که باتريهاي نيکل -کادميم ~ يا انواع پرشدني ديگر را براي استفاده در ماشين حسابها، دستگاههاي قابل جا به جايي ابزار ها و دستگاههاي ديگرکه با تري کار مي کنند . دوباره پر مي کند.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت recharger معنی recharger معنی recharger به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک recharger در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
reciprocal counter
شمارنده عکس ~ شمارنده اي که فاصله زماني بين دو حادثه را اندازه مي گيرد و عکس مقدار اندازه گيري شده را محاسبه مي کند. عکس زمان ~ تناوب سيگنال ، بسامد آن است و عکس زمان حرکت جسم بين دونقطه سرعت آن است .

reciprocal - energy theorem
نظريه عس انرژِي ~ نظريه ري لاي که مي گويد : اگر نيروي محرکه الکتريکي E1 در يک شاخه مدار ، جريان I2 را در هر يک از شاخه هاي ديگر توليد کند و اگر نيروي محرکه الکتريکي E2 در اين شاخه ديگر وارد شود و جريان i1 ~ را در شاخه اول توليد کند آنگاه L1E1=L2E2 ~ اين نظريه بسيار نزديک به نظريه هم پاسخي است .

reciprocal ferrite switch
سوييچ فريتي متقابل ~ سوييچ فريتي که مي توان در موجبر قرار داد تا سيگنال ورودي را به هر يک از دو موجبر خروجي وصل کند. عمل وصل کردن با رتور فارادي به هنگام عمل کردن روي ميدان مغناطيسي خارجي انجام مي شود .

reciprocal impedance
امپدانس متقابل ~ در امپدانس Z1Z2 ~ نسبت به امپدانس z ( مقاومت غير قابل تغيير ) متقابل ناميده مي شوند. اگر در معادله z1z2=z2 ~ صدق کنند .

reciprocity theorem
قضيه هم پاسخي ~ اگر ولتاژ قرار گرفته در يک نقطه در شبکه ، جرياني در هر نقطه ديگر شبکه توليد کند ، با قرار گرفتن همان ولتاژ در نقطه دوم همن جريان در نقطه اول ايجاد مي شود .

reclosing relay
رله بازبستن ~ رله ي که براي دوباره بستن مدار به طور خوکار ، تحت شرايط معين عمل مي کند.

recognition differential
تفاضل بازشناسي ~ شدت سيگنالي بالاتر از سطح نويز که 0/50 احتمال آشکار سازي سيگنال شنوايي را مي دهد .

recombination
بازترکيب ~ فرايندي که در آن الکترونهاي آزاد و جدا ~ از يکديگر در فضا و حفره ها دوباره در اتمها گير مي افتند ، حرکت آنها متوقف مي شود و قابليت حمل جريان منجر به بارکلي صفر مي شود .

recombination radiation
تابش بازترکيب ~ تابش گسيل شده در نيمرساناها به هنگام بازترکيب الکترونهاي باند هايت با حفره هاي باند ظرفيت . اگر وارونگي جمعت حقيقي بين دو قسمت باندهاي ظرفيت و هدايت پايين تراز هاي پذيرنده يا دهنده در نزديکي اين باندها اتفاق بيفتد ، مي تواند گسيل شبيه سازي شده و تقويت ليزر يا نوسان به وجود آورد .

recombination rate
نرخ بازترکيب ~ نرخ زماني که الکترونهاي آزاد و حفره ها با آن در سطح يا داخل حجم نيمرسانا باز ترکيب مي شوند .