recognition differential

recombination

بازترکيب ~ فرايندي که در آن الکترونهاي آزاد و جدا ~ از يکديگر در فضا و حفره ها دوباره در اتمها گير مي افتند ، حرکت آنها متوقف مي شود و قابليت حمل جريان منجر به بارکلي صفر مي شود .

recombination radiation

تابش بازترکيب ~ تابش گسيل شده در نيمرساناها به هنگام بازترکيب الکترونهاي باند هايت با حفره هاي باند ظرفيت . اگر وارونگي جمعت حقيقي بين دو قسمت باندهاي ظرفيت و هدايت پايين تراز هاي پذيرنده يا دهنده در نزديکي اين باندها اتفاق بيفتد ، مي تواند گسيل شبيه سازي شده و تقويت ليزر يا نوسان به وجود آورد .

recombination rate

نرخ بازترکيب ~ نرخ زماني که الکترونهاي آزاد و حفره ها با آن در سطح يا داخل حجم نيمرسانا باز ترکيب مي شوند .

recombination velocity

سرعت باز ترکيب ~ مولفه عادي چگالي جريان الکترون يا حفره در سطح نيمرسانا تقسيم بر چگالي بار الکترون يا حفره اضافي ر سطح .

reommutation

کموتاسيون مجدد ~ کموتاسيون ناقص جريان بار از يک جرقه با جرقه ديگر که در نتيجه ي آن جريان به لامپ اوليه بر مي گردد.

reconditioned - carrier receiver

گيرنده يا حامل اصلاح شده ~ گيرنده اي که حامل در آن از باندهاي جانبي جدا مي شود تاتغييرات دامنه و نويز حذف شوند ، سپس حامل در سطح افزايش يافته اي با يکي از باندهاي جانبي جمع مي شود تا خروجي نسبتاً بدون اغتشاشي به دست آيد از آن در فرستنده هاي تک باند جانبي استفاده مي شود .

reconnaissance satellite

ماهواره شناسايي ~ ماهواره زميني که اطلاعات استراتژيک را با تلويزيون ، عکسبرداري يا ارتباط راديويي تامين مي کند .

reconstituted conductive material

ماده رساناي باز ترکيب شده ~ ماده ي رساناي ساخته شده با فشردن ذرات ريز تقسيم شده .

reconstituted mica

ميکاي باز ترکيب شده ~ روقه هاي ميکا يا اجسام شکل داده شده اي که با خرد کردن تکه هاي ميکاي طبيعي ، ترکيب کردن آن با چسب و فشردن آن به شکل مناسبي به عنوان ماده عايق ساخته مي شوند .

record

ضبط کردن ~ رکورد ~ صفحه ~ 1. نگهداري براي توليد يا مراجعه در آينده ~ 2. گروهي از عناوين يا ميدانهاي اطالاعاتي ک به عنوان يک واحد در نظر گرفته مي شوند . 3. ديسک فشرده .