عامل بازتاب ~ 1. نسبت جريان بازي که مولد به بار خاص بدون تطبيق مي دهد به جريان باري که به هنگام تطبيق امپدانس بار و مولد به دست مي آيد . ~ 2. نسبت شار روشنايي بازتابيده کل ~ از سطح معين به شار تابش ، که باز تابندگي نيز ناميده مي شود . 3. نسبت الکترونهاي بازتابيده به الکترونهاي وارد شده به فضاي بازتابنده ، مانند آنچه که در کلايسترون بازتابشي ايجاد مي شود . 4. reflection confficient .
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نتلغت نامه شغل نتمشاوره شغلی و تحصیلی شغل نتreflection factorمعنی reflection factorمعنی reflection factor به فارسیلغت نامه برق و الکترونیکواژگان تخصصی برق و الکترونیکاصطلاحات تخصصی برق و الکترونیکمخفف های تخصصی برق و الکترونیکreflection factor در برق و الکترونیک