relative coding


اصطلاح
برق و الکترونیک
15 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
رمز گذاري نسبي ~ رمز گحذاري کامپيوتري که همه ي نشانيها در آن به موقعيت انتخاب شده دلخواهي اشاره مي کنند يا همه نشانيها به صورت نمادي نشان داده مي شوند .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت relative coding معنی relative coding معنی relative coding به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک relative coding در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
reative damping
ميرايي نسبي ~ نسبت ميرايي گشتاور در سرعت زاويه اي معين براي عنصر متحرک در ابزار به گشتاور ميرايي بحراني را در همان سرعت زاويه اي ايجاد مي کند .

relative humidity
رطوبت نسبي ~ نسبت مقدار بخار آب موجود در هوا به مقداري که هوا را در دماي معين اشباع خواهد کرد .

reaative luminosity
درخشندگحي نسبي ~ نسبت مقدار درخشندگي در طول موج خاص به مقدار آن در طول موج درخشندگي بيشينه .

relative plateau slope
شيب پلاک نسبي ~ تغيير درصدي رد نرخ شمرش به ازاي واحد نرخ ولتاژ اعمال شده در نزديکي نقطه وسط پلاک لامپ شمارنده تابش .

relative refractive index
ضريب شکست نسبي ~ نسبت ضريب شکست دو محيط .

relative response
پاسخ نسبي ~ ئنسبت پاسخ تحت شرايط خاص ، به پاسخ تحت شرايط مرجع که معمولاً بر حسب دسي بل بيان مي شود .

relative specific ionization
يونيده شدگي معين نسبي ~ يونيده شدگي معين ذره اي از محيط معلوم نسبت به يونيده شدگحي همان ذره و انرژِ در محيط استاندارد يا همان ذره و محيط در انرژي معين .

ralative target bearing
جهت هدف نسبي ~ جهت هدف رادار که نسبت به سرکشتي يا هواپيما بيان شده است .

relative time delay
تاخير زماني نسبي ~ اختلاف در تاخير زماني محاسبه شده با سيگنال راديو و سيگنال تصوير مرکب يا بين مولفه هاي سيگنال تصويري در خال عبور از سيستم رله تلويزيوني .

relative velocity
سرعت نسبي ~ نرخ زماني تغيير موقعيت بردار يک نقطه نسبت به چهار چوب مرجع .