relative specific ionization


اصطلاح
برق و الکترونیک
28 حرف
3 کلمه
معانی و توضیحات
يونيده شدگي معين نسبي ~ يونيده شدگي معين ذره اي از محيط معلوم نسبت به يونيده شدگحي همان ذره و انرژِ در محيط استاندارد يا همان ذره و محيط در انرژي معين .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت relative specific ionization معنی relative specific ionization معنی relative specific ionization به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک relative specific ionization در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
ralative target bearing
جهت هدف نسبي ~ جهت هدف رادار که نسبت به سرکشتي يا هواپيما بيان شده است .

relative time delay
تاخير زماني نسبي ~ اختلاف در تاخير زماني محاسبه شده با سيگنال راديو و سيگنال تصوير مرکب يا بين مولفه هاي سيگنال تصويري در خال عبور از سيستم رله تلويزيوني .

relative velocity
سرعت نسبي ~ نرخ زماني تغيير موقعيت بردار يک نقطه نسبت به چهار چوب مرجع .

relaxation inverter
مبدل آرامشي ~ مبدل DC به AC با نوسان ساز آرامشي که توان DC را به توان AC ~ تبديل مي کند .

relaxation oscillator , relaxation generator
نوسان ساز آرامشي ، مولد آرامشي ~ نوسان سازي که بسامد اصلي آن با زمان پر شدن و تخليه شدن خازن يا پيچک از طريق مقاومت تعيين مي شود و شکل موجهايي را توليد مي کند که مي تواند مستطيلي يا مثلثي باشد .

relaxation time
زمان آرامش ~ 1. ثابت زماني لازم براي تغيير ناگهاني نيروي مغناطيس کننده براي رساندن القاي مغناطيسي به درصد معيني از مقدار جديد ان . 2. زمان حرکت الکترون در فلز پيش از پراکنده شدن و تلف شدن اندازه حرکت آن .

relay
رله ~ 1. قطعه اي که با تغيير شرايط يک مدار الکتريکي ف يک يا چند اتصال را در همان مدار يامدار ~ الکتريکي ديگحر باز و بسته مي کند. رايجترين انواع آن رله هاي الکترومغناطيسي ، زبانه دار حالت جامد و حرارتي هستند . 2. سيستم راديويي ريز موج يا نوع ~ ديگري که سيگنال را از يک ارتباط مخابراتي راديويي به ارتب ...

relay armature
آرميچر رله ~ قسمت آهني متحرک رله .

realy broadcast station
ايستگاه رله پخش ~ ايستگاه اختصاص يافته براي ارسال برنانه ها از نقاطي که امکانات سيمي در آنجا در دسترس نيست ، با يک يا چند ايستگاه پخش .

relay channel
کانال رله باند بسامدهاي ارسال يک سيگنال رله تلويزيوني تک همراه با باندهاي محافظ .