resistance element


اصطلاح
برق و الکترونیک
18 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
المنت مقاومتي ~ المنتي از ماده مقاومت به شکل توري، نوار يا سيم که به تنهايي يا به طور دسته اي ساختن مقاومتي براي کار بردهاي حرارتي استفاده مي شوند، مانند آن نچه که در هويه لحيم کاري به کار مي رود.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت resistance element معنی resistance element معنی resistance element به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک resistance element در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
resistance furnace
کوره ~ مقاومتي ~ کوره الکتريکي که حرارت آن با عبور جريان از مقاومت داخلي مناسبي توليدمي شود که مي توان خود ماده، مقاومتي قرار گرفته در داخل ماده يا مقاومتي در اطراف ماده با شد.

resistance gybrid
مقاومت هيبريد ~ پيوند هايبريدي که تمام آن از مقاومت تشکيل مي شود. عملکر د آن اساساً مستقل از بسامد هاي تا چند صد مگاهر تز انسفو رمر هايبر يد است.

resistance- inductance-capacitance circuit (RLC circuit )
مدار مقاومتي- سلفي - خازني ~ مداري که شامل سلف، خازن ومقاومت است.

resistance loss
تلفات مقاومتي ~ تلفات توان ناشي از جاري شدن جريان در مقاومت. مقدار آن بر حسب وات برا بر است با مقاومت بر حسب اهم ضرب در مربع جريان بر حسب آمپر.

resistance magnetometer
مغناطيس سنج مقاومتي ~ مغناطيس سنجي که عملکرد آن بر اساس تغييراتمقاومت الکتريکي ماده قرار گرفته در ميدان مغناطيسي مورداندازه گيري است .

resistance material
ماده مقاومتي ~ ماده اي که مقاومت آن بر واحد طول يا حجم به اندازه کافي زياد است و مي توان از آن در ساخت مقاومتها استفاده کرد.

resistance pad
لايه مقاومتي ~ لايه اي که فقط از مقاومت براي ايجاد تضفزف بدون تغيير در پاسخ بسامدي استفاده مي کند.

resistance pyrometer
آذر سنج مقاومتي ~ آذر سنجي که عنصر حس کننده حرارت آن طولي از سيم يا مقاومتي است که به مقدار زياد بادما تغيير مي کند .

resistance - start motor
موتور با راه اندازي مقاومتي ~ موتور فاز شکسته اي که داراي مقاومتي متصل شده ي سري با سيم پيچ کمکي است . وقتي که موتور به سرعت از پيش تعيين شده اي رسيد ، مدار کمکي باز مي شود .

resistance strains gage
سنجيده کرنش مقاومتي ~ سنجيده کرنش تشکيل شده از نواري از يک ماده که روي قسمت تحت آزمايش چسبانده مي شود و مقاومت آن با کشيده شدن يا فشرده شدن تغيير مي کند .