resolution wedge


اصطلاح
برق و الکترونیک
16 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
( وج ) تفکيک ~ دسته خطوط همگراي تدريجي در الگوي آزمايشي براي اندازه گيري تفکيک در تصوير تلويزيون .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت resolution wedge معنی resolution wedge معنی resolution wedge به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک resolution wedge در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
resolver
تفکيک کننده ~ سنکرويي که روتور آن به طور مکانيکي راه اندازي مي شود تا زاويه روتور را به اطلاعات الکتريکي متنظر با سينوس و کسينوس زاويه روتور تبديل کند .

resolving power
توان تفکيک ~ 1. توانايي طيف سنج جرمي در جدا کردن خطوط طيف همجوار جرم ~ 2. عکس پهناي باريکه آنتن تک جهته ، که بر حسب درجه اندازه گيري مي شود . 3. توانايي سيستم رادار در تشکيل تصاوير قابل تشخيص . 4. resolution

resolving time
زمان تفکيک ~ حداقل فاصله زماني بين دو حادثه مجزا که امکان شمرده شدن يا اشکار شدن آنها را با مدار يا قطع هاي خاص فراهم مي کند .

resonance
تشديد ~ 1. شرايطي که به هنگام حنثي شدن راکتانس سلفي مدار با راکتانس خازني آن پيش مي آيد . 2. شرايط موجود در جسمي که بسامد ارتعاش اعمال شده به آن برابر با بسامد طبيعي جسم است . جسم در بسامد تشديد خود آسانتر ارتعاش مي ند . آن را تشديد سرعت نيز مي نامند .

resonance bridge
پل تشديد ~ پل AC چهار بازويي که اندوکتانس ، ظرفيت يا بسامد زا اندازه مي گيرد . سلف و خازني ، که مي توانند سري يا موازي باشد. تنظيم ميشوند تا در بسامد منبع ، پيش از متعادل شدن پل تشديد کنند .

resonance current step - up
بالا بردن جريان تشديد ~ توانايي مدار تشديد موازي در به گردش در آوردن جرياني در پيچک و خازن خود که چند برابر بيشتر از جريان تغذيه شده به مدار است .

resonance curve , resonance characteristic
منحني تشديد ، مشخصه تشديد ~ منحني پاسخ دامنه - بسامدي که پاسخ جريان يا ولتاژ مدار تنظيم شده را در بسامدهاي نزديک به بسامد تشديد نشان مي دهد .

resonance ferquency
بسامد تشديد ~ 1. بسامدي که در آن راکتانس خودالقايي يک مدار تشديد معين برابر با راکتانس خازني آن مي شود ، که نتيجه تشديد به وجود مي آيد . 2. بسامدي که بلور گکوارتز ، ديافراگم بلندگو يا جسم ديگر در آن به آساني ارتعاش مي کند .

resonance indicator
نشانگر تشديد ~ وسيله اي که تنظيم شدن مدار را در بسامد تشديد نشان مي دهد . اين وسيله مي تواند ولت سنج ، لامپ نئون ، يا هدفون باشد .

resonance transformer
ترانسفورماتور تشديد ~ ترانسفورماتور ولتاژ بالايي که سيم ثانويه آن براي بسامد منبع تغذيه تنظيم شده است .