aurora

auroral absorption

جذب شفقي ~ جذب امواج راديويي توسط ذراتي که به صورت غير عادي از خورشيد تابيده مي شود .

auroral electrojet

فوران الکتريکي شفقي جريان هايي در حدود يک ميليون آمپر با مسيرهاي دايره اي در اطراف ميدان ژنومغناطيسي زمين که به صورت طبيعي در بالاي آرام سپهر ( استراتوسفر) ايجاد مي شوند.

auroral reflection

بازتاب شفقي ~ بازتاب امواج راديويي به طرف زمين در سطوح بالايي جو مناطق توسط يک لايه ي يونيده پر افت و خيز اين پديده معمولا همزمان با طوفان هاي مغناطيسي روي مي دهد و مناظر شفقي را پديد مي آورد.

auto call

خودفراخوان ~ سيستم سيگنال دهي که ترکيب هاي از پيش تنظيم شده ي سيگنالهاي طنين يا زنگ را براي فراخواني افراد در ساختمان ها يا نقاط ديگر توليد مي کند.

autocoder

خودرمز گذار ~ بخشي از رايانه که زبان نمادين ورودي را به زبان ماشين مورد استفاده در آن رايانه تبديل مي کند.

autocorrelation

خود همبستگي ~ روش رياضي که رفتار دوره اي در يک سيگنال مختلط را آشکار مي کند.

autocorrelation function

تابع خود همبستگي ~ کميتي رياضي که به صورت ميانگين زماني حاصلضرب تابعي از زمان در تأخير يافته ي همان تابع تعريف مي شود.

autocorrelator

خود همبسته ساز ~ همبسته سازي که سيگنال ورودي را پس از اعمال تأخير در سيگنال بدون تأخير ضرب مي کند. اين حاصلضرب به کمک پالايه ي پايين گذر هموار مي شود و تقريبي از تابع خود همبستگي را نتيجه مي دهد . اگر تأ خير زماني برابر با دوره ي متناوب يک سيگنال تناوبي ضعيف باشد که در نويز مستتر شده است مي توان اي ...

autodyne circuit

مدار اتودين ~ مداري که در آن عناصر ترانزيستوري يا لامپي همزمان به عنوان آشکار ساز و نوسانگر عمل مي کنند. در اين مدار نيز همچون مدارهاي سوپر هترودين معمولي بسامد خروجي برابر با اختلاف بين بسامد هاي سيگنال دريافتي و سيگنال نوسانگر است .

autoelectric emission

گسيل الکتريکي خودکار ~ گسيل الکترون ها از يک کاتد سرد تحت تأثير ميدان الکتريکي قوي .