autocorrelator


اصطلاح
برق و الکترونیک
14 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
خود همبسته ساز ~ همبسته سازي که سيگنال ورودي را پس از اعمال تأخير در سيگنال بدون تأخير ضرب مي کند. اين حاصلضرب به کمک پالايه ي پايين گذر هموار مي شود و تقريبي از تابع خود همبستگي را نتيجه مي دهد . اگر تأ خير زماني برابر با دوره ي متناوب يک سيگنال تناوبي ضعيف باشد که در نويز مستتر شده است مي توان اين سيگنال را را آشکار کرد . براي آشکار سازي سيگنالهاي نامتناوب نيز مي توان از خود همبسته ساز استفاده کرد.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت autocorrelator معنی autocorrelator معنی autocorrelator به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک autocorrelator در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
autodyne circuit
مدار اتودين ~ مداري که در آن عناصر ترانزيستوري يا لامپي همزمان به عنوان آشکار ساز و نوسانگر عمل مي کنند. در اين مدار نيز همچون مدارهاي سوپر هترودين معمولي بسامد خروجي برابر با اختلاف بين بسامد هاي سيگنال دريافتي و سيگنال نوسانگر است .

autoelectric emission
گسيل الکتريکي خودکار ~ گسيل الکترون ها از يک کاتد سرد تحت تأثير ميدان الکتريکي قوي .

automated teller machine
تحويلدار ماشيني خودکار ( اي تي ام ) : ماشين خودپرداز خودکار ~ يارانه ي رايانه اي مخصوص که کارهاي بانکي را به صورت خود کار انجام مي دهد و مي تواند در صورت قرار دادن کارت شناسائي معتبر در محل مخصوص خود ، پول اسکناس تحويل دهد .عمليات بانکي مجاز توسط اين دستگاه عبارت اند از به حساب گذاشتن چک و پرداخت پ ...

automated test generation
توليد آزمون خودکار ( اي تي جي ) ~ فرايند رايانه اي که سلسله مراتب آزمون خرابي مدار را پس از دريافت مشخصات آن به شکل خودکار توليد مي کند .

automatic back blas
باياس وارون خودکار ~ يک ياچندحلقه کنترل خودکاربهره براي جلوگيري از اضافه بار گيرنده هاي راداري در اثر پژواک هاي قوي و يا سيگنالهاي اخلالگر.

automatic bass compensationABC
ترميم خودکار صداي بم [اي بي سي] ~ مداري در گيرنده هاي راديويي و تقويت کننده هاي شنيداري براي طبيعي کردن صداي بم در شدت صداي پايين.براي اين منظور معمولاً از يک مقاومت و خازن سري که بين زمين و سر وسط پيچ کنترل صدا قرار گرفته اند، استفاده مي شود.اين مدار بصورت خودکار پاسخ نامطلوب گوش انسان به صداهاي ض ...

automatic brightness contorol
کنترل خود کار روشنايي ، کنترل خودکار زمينه ~ مدار درگيرنده هاي تلويزيوني که ميانگين روشنايي تصوير ار ثابت نگه مي دارد . طرز کار آن مشابه با مدار کنترل شدت صدا در يک گيرنده ي صوتي است .

automatic color control
کنترل خود کار رنگ ~ مداري در تلويزيون رنگي که سطح شدت رنگ را عليرغم تغيير در قدرت سيگنال دريافتي ثابت نگه مي دارد . معمولاًعمل کنترل با تغيير بهره ي تقويت کننده ي ميانگذار رنگ نمايي ( کرومينانس ) انجام مي شود .

automatic compact-disk changer
تعويضگر خودکار ديسک فشرده ~ نوعي ماشين الکترو مکانيکي که مي تواند به صورت گزينشي و معمولاً با چرخش ، ديسک فشرده را در محل مخصوص براي بخش توسط سيستم پخش ليزري قرار دهد .

automatic contrast control
کنترل خودکار کنتراست ، کنترل خودکار سايه - روشن ~ مداري که با تغيير بهره ي تقويت کننده هاي آر اف و آي اف تصويري ، نسبت سايه - روشن تصوير تلويزيوني را در يک سطح ميانگين حفظ ميکند. عمل کنترل با تغيير باياس يک يا چند ترانزيستور متغير انجام مي گيرد . کنترل دستي سايه - روشن سطح ميانگين را مشخص مي کند و ...