automatic brightness contorol


اصطلاح
برق و الکترونیک
29 حرف
3 کلمه
معانی و توضیحات
کنترل خود کار روشنايي ، کنترل خودکار زمينه ~ مدار درگيرنده هاي تلويزيوني که ميانگين روشنايي تصوير ار ثابت نگه مي دارد . طرز کار آن مشابه با مدار کنترل شدت صدا در يک گيرنده ي صوتي است .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت automatic brightness contorol معنی automatic brightness contorol معنی automatic brightness contorol به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک automatic brightness contorol در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
automatic color control
کنترل خود کار رنگ ~ مداري در تلويزيون رنگي که سطح شدت رنگ را عليرغم تغيير در قدرت سيگنال دريافتي ثابت نگه مي دارد . معمولاًعمل کنترل با تغيير بهره ي تقويت کننده ي ميانگذار رنگ نمايي ( کرومينانس ) انجام مي شود .

automatic compact-disk changer
تعويضگر خودکار ديسک فشرده ~ نوعي ماشين الکترو مکانيکي که مي تواند به صورت گزينشي و معمولاً با چرخش ، ديسک فشرده را در محل مخصوص براي بخش توسط سيستم پخش ليزري قرار دهد .

automatic contrast control
کنترل خودکار کنتراست ، کنترل خودکار سايه - روشن ~ مداري که با تغيير بهره ي تقويت کننده هاي آر اف و آي اف تصويري ، نسبت سايه - روشن تصوير تلويزيوني را در يک سطح ميانگين حفظ ميکند. عمل کنترل با تغيير باياس يک يا چند ترانزيستور متغير انجام مي گيرد . کنترل دستي سايه - روشن سطح ميانگين را مشخص مي کند و ...

automatic control , automatic regulation
کنترل خودکار ، رگوله سازي خودکار ~ نوعي کنترل که در آن عمليات رگوله سازي و قطع و وصل در پاسخ به شرايط از پيش معين به صورت خودکارانجام مي شود .

automatic controller
کنترل کننده خودکار ~ وسيله اي که پيوسته مقدار يک کميت با وضعيت متغير را مي سنجد و به صورت خودکار هر گونه انحراف از مقدار مطلوب را در تجهيزات تحت کنترل اصلاح مي کند .

automatic control system , regulating system
سيستم کنترل خودکار ، سيستم رگوله ساز ~ نوعي سيستم کنترل که از يک يا چند کنترل کننده ي خودکار در حلقه هاي بسته با يک يا چند فرايند استفاده مي کند .

automatic degausser, automatic color purifier
مغناطيس زداي خودکار ، گاوس زداي خودکار ، پالاينده ي خودکار رنگ ~ مجموعه اي از سيم پيچ هاي مغناطيس زدا در اطراف لامپ تصوير تلويزيون رنگي همراه با مدار خاصي که اين سيم پيچ ها را فقط پس از روشن شدن و در طي گرم شدن انرژي دار مي کند . اين سيم پيچ ها هر بخش از گيرنده را که تحت تاثير ميدان مغناطيس زمين يا ...

automatic degaussing control system
سيستم کنترل مغناطيس زدايي خودکار ~ سيستمي در کشتي که به صورت خودکار و با تغيير مسير کشتي جريان مغناطيس زدايي را اصلاح مي کند . سيگنال توليد شده توسط فرستنده ي سنکرو ، که در قطب نماي ژيروسکوپي کشتي نصب شده است . پس از يکسوسازي و تقويت براي کنترل منبع جريان مغناطيس زدا به ار گرفته مي شود .

automatic diater
شماره گير خودکار ~ مداري که شخص را قادر مي سازد با زدن يک دکمه ، شماره تلفن تا 14 رقم را بهصورت خودکار شماره گيري کند .

barograph
جونگار ، فشار هوا نگار ~ نوعي جو سنج که فشار جو را به طور پيوسته روي نمودار ثبت مي کند .