resonant - chamber switch

resonant charging choke

جوک پرشونده تشديد کننده ~ چوکي که با خازن موثر شبکه شکل دهنده ي پالس در مدوله کننده تشديد ايجاد مي کند تا نوساني را در بسامد تشديد توليد کند .

resonant circuit

مدار تشديد کنند ه ~ مداري شامل مقادير سلفي و خازني که در بسامدکار ، تشديد ايجام مي کند . بسامدي که در آن تشديد ايجاد مي شود بر حسب هرتز برابر با 1/2 ميکروفاراد ضربدر راديکال LC که در آن L ~ بر حسب هانري و C بر حسب فاراد است . اگر خازن و سلف موازي باشند امپدانس ترکيب آنها در هنگام تشديد کمتر از امپد ...

resonant diaphragm

ديافراگم تشديد کننده ~ ديافراگمي که در بسامد معيني ، راکتانس ندارد .

resonant gap

شکاف تشديد کننده ~ شکاف داخلي کوچکي که ميدان الکتريکي لامپ TR در آن متمرکز مي شود .

resonant lris

آيريس تشديد کننده ~ پنجره تشديد کننده اي در موجبر دوراني ، که به دليل شباهتش به آيريس اپتيکي به اين نام ناميده مي شود .

resonant line

خط تشديد کننده ~ خط انتقالي که داراي مقادير اندوکتانس توزيع شده و ظرفيت توزيع شده است تا خط تشديد کننده اي در بسامد کار آن بسازند. اگر طول خط مضرب فردي از يک چهارم طول موج ف و در طورف باراتصال کوتاه شه باشد، تشديد موازي به وجود مي آيد و اگر همان خط در طرف بار ، باز باشد تشديد سري به وجود مي آيد .

resonant - line oscillator

نوسان ساز خط تشديد ~ نوسان سازي که در آن يک يا چند قسمت خط انتقال به عنوان مدارهاي تشديد کننده عمل مي کنند .

resonant - line tuner

تيونر خط - تشديد کننده ~ تيونر تلويزيوني که در آن از خطوط تشديد کننده براي تنظيم آنتن ، تقويت کننده RF و مدارهاي نوسان ساز RF استفاده مي شود يا حرکت دادن اتصالهاي کوتاهي که طول الکتريکي خطها را تغيير مي دهند ، تنظيم مطلوب ايجاد مي شود .

resonant power supply

منبع تغذيه تشديد کننده ~ منبع تغذيه اي که انرژِ آن در سلف و خازني ذخيره مي شود و با نرخ تعيين شده اي از طريق امپدانسهاي نسبي قطعات تبديل مي شود . جريان سلف و ولتاژ خازن شکل موجهاي سينوسي هستند که جريان يا ولتاژ ورودي را پيش از اعمال شدن به ترانسفورماتور توان شکل مي دهند.

resonant resistance

مقاومت تشديد کننده ~ مقاومت مدار تشديد کننده يا خط تشديد کننده در بسامد تشديد .