reverse - current relay


اصطلاح
برق و الکترونیک
23 حرف
4 کلمه
معانی و توضیحات
رله جريان - معکوس ~ رله اي که هر گاه جريان پيچک رله در خلاف جهت عادي از آن بگذرد ، عمل مي کند .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت reverse - current relay معنی reverse - current relay معنی reverse - current relay به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک reverse - current relay در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
reversed image
تصوير معکوس شده ~ 1. تصوير آينه اي که درآن سمت چپ و راست تصوير عوض شده باشند . 2. negative image .

reverrse direction
جهت معکوس ~ جهت مقاومت بيشتر در برابر جاري شدن جريان DC ثابت در پيونمد يا قطعه نيمرسانا .

reverse emission , back emission
گسيل معکوس ، گسيل برگشتي ~ جاري شدن الکترونها در جهت معکوس ( ازآند به کاتد ) در لامپ خلا در طول بخشي از چرخه اي که آند در آن نسبت به کاتد منفي مي شود . اين عملکرد شبيه به قوس معکوس در المپهاي گازي است .

reverse polish notation
نماد گذاري لهستاني معکوس ~ ممنطقي که در بعضي ماشيم حسابها استفاده مي شود و امکان وازد کردن عبارت رياضي را از چپ ~ به راست ، همان طور که نوشته مي شود ، فراهم مي کند .

reverse resistance
مقاومت معکوس ~ مقاومت ديود يکسو کننده اندازه گيري شده در مقدار ولتاژ معکوس يا جريان معکوس معين.

reverse voice chennel
کانال صداي معکوس ~ کانال صداي مورد استفاده از ايستگاه سيار به ايستگاه زميني در سيستم تلفن همراه سلولي.

reverse voltage
ولتاژ معکوس ~ ولتاژ اعمال شده به ديود يکسو کننده که قطبيت آن مخالف حالت عادي است .

reversible counter
شمارنده برگشت پذير ~ شمارنده اي که قادر به شمارش از راست به چپ يا از چپ به راست ، معمولاً بدون تغيير وضعيت شمارش در هنگام معکوس مغناطيس از مقدار کم .

reversible permeability
تراوايي معکوس شدني ~ واژه اي براي تراوايي افزايش به هنگام بيشتر شدن تغيير در ميدان مغناطيسي از مقدار کم .

reversible transducer
تراگردان بر گشت پذير ~ تراگرداني که تلفات آن مستقل از جهت انتقال است .