RF current

RF energy

انرژي RF ~ انرژي جريان متناوب در هر بسامدي در طيف راديويي از حدود 10 کيلو هرتز تا 300 گيگا هرتز .

RF generator

مولد RF ~ مولدي که قادر به توليد انرژي RF کافي با بسامد لازم براي گرمايش القايي يا دي الکتريکي است .

RF harmonic

هماهنگ RF ~ هماهنگ بسامد حامل بسامد هماهنگ RF دوم دو برابر بسامد حامل است .

RF head

هد RF ~ فرستنده رادار ، و بخشي از گيرنده رادار که در يک بسته ، براي نصب و برداشتن آسان در سيستم قرار مي گيرند .

RF indicator

نشانگر RF ~ نشانگري که وجود انرژي RF را در بسامد تشديد خود يا نزديک به آن نشان مي دهد ، اين نشانگر معمولاً از پيچک يا خط موازي متصل به لامپ التهابي تشکيل مي شود .

RF interference

تداخل ~ RF ~ تداخل ناشي از منابع انرژي RF خارج از سيستم - به عنوان عاملي در تداخل الکترومغناطيس ( EMI ) در نظر گرفته مي شود .

RF ~ intermodulation distortion

اعوجاج مدوله سازي متقابل RF ~ اعوجاج مدوله سازي متقابل که از طبقات RF گيرنده شروع مي شود .

RF oscillator

نوسان ساز RF ~ نوسان سازي که جريان متناوب با بسامد هاي راديويي توليد مي کند .

RF pattern

الگوي RF ~ الگوي تداخلي جناغي ضعيف که به دليل تداخلهاي بسامد - بالا در تصوير تلويزيوني به وجود مي آيد .

RF ~ power probe

پروب توان RF ~ پروبي که انرژي RF را از سيستم انتقال بيرون مي کشد.