rhombic antenna

rhometal

رومتال ~ آلياژ مغناطيسي با حساسيت بالا که داراي تراوايي مغناطيسي اوليه 250 تا 2000 است.

RIAA

منحني RIAA ~ 1. منحني جامعه صنعت ضبط آمريکا که مشخصه هاي ضبط استاندارد را براي پخش طولاني نشان مي دهد. 2. منحني متعادل سازي متناظر براي پخش ضبطهاي ريز شيار.

ribbon cable

کابل نواري ~ کابل تخت ساخته شده از چندين سيمهاي عايق شده گرد که در کنار يکديگر قرار داده مي شوند و با فرايندي به يکديگر چسبانده يامتصل مي شود تا نوار انعطاف پذيري را به وجود آورند.

ribbon microphone

ميکروفون نواري ~ ميکروفون سرعتي که عنصر متحرک آن نوار فلزي موج داري است که بين قطبهاي آهنرباهاي دائمي نصب مي شود نوار خطوط نيروي مغناطيسي را با حرکت خود به جلو و عقب ، متناسب با سرعت ذرات هوا در موج صدا، قطع مي کند در نتيجه ولتاژ خروجي AF در نوار القا مي شود.

Richardson equation

معادله ريچاردسون ~ معادله اي که چگالي گسيل ترمويوني رادر جريان اشباع بر حسب دماي مطلق فيلمان يا کاتد لامپ الکتروني بيان مي کند.

ride gain

کنترل حين عملکرد ~ کنترل کردن محدوده حجم صداي مدار AF همراه با نگاه کردن به نشانگر حجم صدا .

ridge waveguide

موجبر تيغه اي ~ موجبر گرد يا مستطيلي ، داراي يک يا چند تيغه داخلي طولي که با کم کردن بسامد قطع ، پهناي باند ارسال را افزايش مي دهند.

Rieke diagram

نمودار ريکه ~ جدولي که منحني هاي ساده بسته اي از توان خروجي ثابت و بسامد ثابت نوسان ساز را نشان مي دهد و روي جدول اسميت يا نمودار قطبي ديگري که مختصات آن نشان دهنده ي مؤلفه هاي ضريب بازتاب مختلط دربار نوسان ساز است ، کشيده مي شود.

rig

واؤه عاميانه براي سيستم کاملي مانند ايستگاه راديو آماتوري کامل.

Righi-leduc effect

اثر ريژي-لدوس ~ ايجاد و افزايش اختلاف حرارت بين دو لبه نوار فلزي که حرارت به طورطولي در آن جاري است ، وقتي که نوار به طور عمود بر خطوط نيروي مغناطيسي قرار مي گيرد.