ride gain


اصطلاح
برق و الکترونیک
9 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
کنترل حين عملکرد ~ کنترل کردن محدوده حجم صداي مدار AF همراه با نگاه کردن به نشانگر حجم صدا .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت ride gain معنی ride gain معنی ride gain به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک ride gain در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
ridge waveguide
موجبر تيغه اي ~ موجبر گرد يا مستطيلي ، داراي يک يا چند تيغه داخلي طولي که با کم کردن بسامد قطع ، پهناي باند ارسال را افزايش مي دهند.

Rieke diagram
نمودار ريکه ~ جدولي که منحني هاي ساده بسته اي از توان خروجي ثابت و بسامد ثابت نوسان ساز را نشان مي دهد و روي جدول اسميت يا نمودار قطبي ديگري که مختصات آن نشان دهنده ي مؤلفه هاي ضريب بازتاب مختلط دربار نوسان ساز است ، کشيده مي شود.

rig
واؤه عاميانه براي سيستم کاملي مانند ايستگاه راديو آماتوري کامل.

Righi-leduc effect
اثر ريژي-لدوس ~ ايجاد و افزايش اختلاف حرارت بين دو لبه نوار فلزي که حرارت به طورطولي در آن جاري است ، وقتي که نوار به طور عمود بر خطوط نيروي مغناطيسي قرار مي گيرد.

right-hand polarized wave; clokwise polarized wave
موج قطبي شده دست راست ، موج قطبي شده ساعتگرد ~ موج الکترومغناطيس عرضي قطبي شده بيضوي . گردش بردار ميدان الکتريکي براي ناظري که در جهت انتشار نگاه مي کند، ساعتگرد است.

right-hand rule; Fleming's rule
قاعده ي دست راست ؛ قاعده فلمينگ ~ 1. در سيم حامل جريان ؛ اگر انگشتان دست راست در اطراف سيم قرار گيرند ، به طوري که انگشت شست در جهت جريان باشد ، انگشتان ديگر جهت ميدان مغناطيسي ناشي از سيم را نشان مي دهند. براي جريان الکترونها ( خلاف حاري شدن جريان ). ا قاعده دست چپ استفاده مي شود. 2. براي سيم حامل ...

right-hand taper
تغيير دهنده راستگرد ~ تغيير دهنده مقاومتي در عنصر مقاومتي پتانسيومتر يا رئوستا که سبب تغيير غير خطي مقومت آن با گرداندن گردونه کنترل به سمت راست ، يا ساعتگر مي شود.

right-justify
راست- چين ~ 1. تنظيم موقعيت چاپ نويسه هاي صفحه به طوري که حاشيه سمت راست رعايت شود. 2. جا به جايي محتويات ثبات به طوري که رقم سمت راست يا کم ارزش ترين در موقعيت تعيين شده اي قرار گيرد.

right signal
سيگنال راست ~ خروجي ميکروفون قرار داده شده براي دريافت شدت ، زمان و مکان صداهايي که براي شنوندگان سمت راست مرکز محل اجرا ، در هنگام ضبط و پخش استريو تولد مي شود.

right stereo channel
کانال راست استريو ~ سيگنال راست که با دريافت پخش FM استريو يا نوارهاي استريو به طور الکتريکي بازسازي مي شود.