right-hand polarized wave; clokwise polarized wave


اصطلاح
برق و الکترونیک
50 حرف
6 کلمه
معانی و توضیحات
موج قطبي شده دست راست ، موج قطبي شده ساعتگرد ~ موج الکترومغناطيس عرضي قطبي شده بيضوي . گردش بردار ميدان الکتريکي براي ناظري که در جهت انتشار نگاه مي کند، ساعتگرد است.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت right-hand polarized wave; clokwise polarized wave معنی right-hand polarized wave; clokwise polarized wave معنی right-hand polarized wave; clokwise polarized wave به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک right-hand polarized wave; clokwise polarized wave در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
right-hand rule; Fleming's rule
قاعده ي دست راست ؛ قاعده فلمينگ ~ 1. در سيم حامل جريان ؛ اگر انگشتان دست راست در اطراف سيم قرار گيرند ، به طوري که انگشت شست در جهت جريان باشد ، انگشتان ديگر جهت ميدان مغناطيسي ناشي از سيم را نشان مي دهند. براي جريان الکترونها ( خلاف حاري شدن جريان ). ا قاعده دست چپ استفاده مي شود. 2. براي سيم حامل ...

right-hand taper
تغيير دهنده راستگرد ~ تغيير دهنده مقاومتي در عنصر مقاومتي پتانسيومتر يا رئوستا که سبب تغيير غير خطي مقومت آن با گرداندن گردونه کنترل به سمت راست ، يا ساعتگر مي شود.

right-justify
راست- چين ~ 1. تنظيم موقعيت چاپ نويسه هاي صفحه به طوري که حاشيه سمت راست رعايت شود. 2. جا به جايي محتويات ثبات به طوري که رقم سمت راست يا کم ارزش ترين در موقعيت تعيين شده اي قرار گيرد.

right signal
سيگنال راست ~ خروجي ميکروفون قرار داده شده براي دريافت شدت ، زمان و مکان صداهايي که براي شنوندگان سمت راست مرکز محل اجرا ، در هنگام ضبط و پخش استريو تولد مي شود.

right stereo channel
کانال راست استريو ~ سيگنال راست که با دريافت پخش FM استريو يا نوارهاي استريو به طور الکتريکي بازسازي مي شود.

rim drive
گرامافون يا دستگاه ضبط صوتي که چرخک راه اندازي آن با پوشش پلاستيکي ، درتماس با داخل طوقه گرام است.

ring-around
نوسان حلقه اي ~ تحريک ناخواسته باز فرستنده با فرستنده ي خودش يا تحريک آن در همه جهتها به طوري که نمايش حلقوي نوساني روي صفحه نمايش PPI رادار به وجود آيد.

ring counter
شمارنده حلقوي ~ حلقه اي از مقسمهاي دودويي يا واحدهاي دو وضعيتي ديگر ، متصل شده به صورتي که در هر حالت تعيين شده در هر زمان معين تنها يک مقسم قرار دارد . باشمارش سيگنال ورودي موقعيت يک حالت معين به ترتيب مشخصي در اطراف حلقه مي گردد.

ringer-equivalence number
عدد معادل زنگ ~ نشان دادن امپدانس يا ضريب بار مدار زنگ تلفن مقدار يکREN معادل با 8 Kاهم است . شرکتهاي تلفني معمولاً تا حداکثر 5REN ( 1/6 کيلو اهم ) راروي هر خط مشترک مستقل مجاز مي دانند . معمولاً حداقل 0/2 REN ( 0/4کيلو اهم )لازم است.

ring head
هد حلقوي ~ هد مغناطيسي که ماده مغناطيسي آن محفظه اي را با يک يا چند شکاف هوايي تشکيل مي دهد. محيط ضبط مغناطيسي يک از اين شکافها را پل مي کند و فقط در اتصال يا مجاورت قطبهاي يک طرف قرار مي گيرد.