ringer-equivalence number

ring head

هد حلقوي ~ هد مغناطيسي که ماده مغناطيسي آن محفظه اي را با يک يا چند شکاف هوايي تشکيل مي دهد. محيط ضبط مغناطيسي يک از اين شکافها را پل مي کند و فقط در اتصال يا مجاورت قطبهاي يک طرف قرار مي گيرد.

ringing

لرزش نوساني ~ حالت گذاري نوساني که در نتيجه تغيير ناگهاني در ورودي ، در خروجي سيستم به وجود مي آيد . در تلويزيون ممکن است مجموعه تصاويري با فاصله هاي کم يا خط سياهي بلافاصله پس از جسم سفيد ايجاد کند.

ringing time

زمان لرزش نوساني ~ 1. زمان لازم براي کاهش خروجي مدار نوساني به سطح از پيش تعيين شده پس از قطع توان ورودي آن . 2. زمان بين اتمام پالس رادار ارسال شده و لحظه اي که توان بازتابيده از جعبه پژواک در آن به کمتر از حداقل لازم براي ايجاد نماش مي رسد. اين زمان معياري براي عملکرد کلي رادار است.

ring modulator

مدوله کننده حلقوي ~ مدوله کننده اي که داراي چهارعنصر ديود متصل له طور سري است . اين ديود ها حلقه اي را مي سازد که جريان در آن ، در يک جهت به آساني جاري مي شود. اتصالهاي ورودي و خروجي در چهار نقطه گره حلقه ساخته مي شوند. اين مدار مي تواند مدوله کننده متعادل ، مدوله کننده يا آشکار ساز فاز باشد.

ring oscillator

نوسان ساز حلقوي ~ دو يا چند زوج ترانزيستوري که به صورت نوسان سازهاي پوش- پول در اطراف حلقه عمل مي کنند و معمولاً بيسها و کلکتورهاي زوجهاي متوالي به طور يک در ميان به مدارهاي تانک متصل است. ترانزستورهاي مجاور در اطراف حلقه در فاز متقابل عمل مي کنند.

right-plane circuit

مدار راست - صفحه ~ ساختار موج - آهسته اي که از حلقه هاي مدور يا مسيرهاي شيارداري تشکيل شده است که با يک يا چند صفحه شعاعي نگه داشته مي شوند. اسن ساختار در لامپهاي توان بالاي بسامد- بالاي موج - عبوري وجود دارد.

ring scaler

مقسم حلقوي ~ مقسمي که شرايط نامتقارن آن از ترانزيستور بعدي در خط مي گذرد و آخرين ترانزيستور براي کامل شدن حلقه به اول خط برگردانده مي شود.

ring-seal tube

لامپ حلقوي درزگيري شده ~ لامپ الکتروني که شبکه و آند آن داخل حباب شيشه اي قرار گرفته اند . اين ساختار امکان داخل کردن لامپ را به داخل يک محفظه هم محور فراهم مب کند. به طوري که شبکه به استوانه بيروني و آند به رساناي داخلي تصل مي شود تا به صورت تقويت کننده اي با شبکه ي زمين شده عمل کند.

ring time

زمان نوسان ~ زماني که در طول آن خروجي جعبه پژواک رادار بالاتر از سطح معيني باقي مي ماند . آغاز اين فاصله زماني با ارسال پالس است و معمولاً انتهاي آن را زماني در نظر مي گيرند که انرژي تابش شده از جعبه پژواک کمتر از حداقل لازم براي ايجاد نمايش روي صفحه رادار مي شود.

ring wire

سيم زنگ ~ يکي از دو سيمي که در مرکز تلفن به تلفن مشترک وصل مي شوند. دليل نامگذاري آن فيشهاي زنگي بوده است که اپراتوردر مراکز تلفن قديمي براي برقراري ارتباط از آنها استفاده مي کرده است. سيم زنگ معمولاً نسبت به سيم ( نوک ) ، سيم دوم از مرکز تلفن ، منفي است . سيم زنگ معمولاً داراي روکش قرمز است و سيم ...