rosin - core solder


اصطلاح
برق و الکترونیک
19 حرف
4 کلمه
معانی و توضیحات
سيم قلع هسته روغني ~ سيم قلعي که به شکل لوله اي يا شکل سوراخ دار ديگري ساخته شده است و فضاي داخلي آن با روغن لحيم پر شده است تا به عنوان روغن غير خورنده در نقاط لحيم کاري به کار رود .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت rosin - core solder معنی rosin - core solder معنی rosin - core solder به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک rosin - core solder در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
rotary actuator
محرک گردان ~ قلعه اي که انرژي الکتريکي يا پنوماتيکي را به نيروي دوار کنترل شده تبديل مي کند. يک نوع آن شامل موتور الکتريکي ،جعبه دنده و سوييچهاي حد نهايي است .

rotary beam antenna
آنتن باريکه - گردان ~ سيستم آنتن موج کوتاه با جهت گيرندگي که روي پايه گردان نصب مي شود به طوري که مي تواند در هر وضعيت دلخواهي به طور دستي يا با موتور الکتريکي بگردد .

rotary dial
شماره گير گردان ~ وسيله شماره گيري تلفن که با گردان دستي و آزاد شدن آن پالسهايي توليد مي کند. تعداد پالسها با مقدار گردانده شدن شماره گير پيش از رها کردن آن تعيين مي شود .

rotary solenoid
سلنوئيد گردان ~ سلنوئيدي که آرميچر آن به هنگام تحريک شدن مي گردد . ضربه گردان معمولاً به حرکت خطي تبديل مي شود تا ضربه طولاني تري نسبت به آنچه که با سلنوئيد نوع پيستوني قديمي امکان پذير است ،به دست آيد .اين ضربه مي تواند از 25 تا 95 درجه با شد .

rotary switch
سوييچ گردان ~ سوييچي که با گرداندن محور آن با کليد متصل به آن عمل مي کند.

rotary -vane attenuator
تضعيف کننده پر- گردان ~ تضعيف کننده کتغيري که از سه بخش موجبر دايروي -دو بخش ثابت و يک بخش قابل گردش -تشکيل مي شود و هر بخش حاوي يک کارت مقاومتي است .حالتهاي گذراي ورودي و خروجي در دو انتها امکان اتصال به موجبر استاندارد را فراهم مي کنند .تضعيف با گردادن مرکز بخش کنترل مي شود .حداقل تضعيف هنگامي اس ...

rotary varible differntial transducer
تراگردان تفاضلي متغير گردان ~ ترا گردان القايي که با اصول مشابه با تراگردان تفاضلي متغيير خطي [LVDT] عمل مي کند و مي تواند جابه جايي زاويه اي و گشتاور را ندازه گيري کند.

rotatable loop antenna
آنتن حلقوي قابل گردش ~ آنتن حلقوي که مي توان براي کاربردهاي جهت يابي ،جهت آن را گرداند .

rotatable - loop radio compass
قطب نماي راديويي حلقوي - قابل گردش ~ جهت ياب خودکار با آنتن حلقوي که به طور دستي براي تعيين جهت نسبي بين هواپيما يا کشتي و فرستنده گردانده مي شود.

rotating joint ; rotary coupler ;rotary joint
اتصال چرخان ؛تزويجگر گردان؛ اتصال گردان ~ اتصالي که امکان گردش پيوسته يک قسمت از خط انتقال يا موجبر را نسبت به قسمت ديگر در حين عبور انرژي RF فراهم مي کند.