مشاوره شغلی رایگان
مشاوره شغلی
مشاوره تلفنی
طراحی سایت
مجله کسب و کار
ورود
ثبت نام
حساب کاربری
ورود
ثبت نام
مشاوره شغلی رایگان
ورود
×
ایمیل:
پسورد:
به خاطر سپردن
رمز عبورم را فراموش کرده ام
بازیابی رمز عبور
×
ایمیل:
بازگشت به فرم ورود
ثبت نام
×
ایمیل:
پسورد:
تکرار پسورد:
autorenew
تصویر امنیتی:
rotating joint ; rotary coupler ;rotary joint
اطلاعات بیشتر واژه
نوع کلمه:
اصطلاح
دسته بندی:
برق و الکترونیک
تعداد حروف:
45 حرف
تعداد کلمه:
7 کلمه
معانی و توضیحات
اتصال چرخان ؛تزويجگر گردان؛ اتصال گردان ~ اتصالي که امکان گردش پيوسته يک قسمت از خط انتقال يا موجبر را نسبت به قسمت ديگر در حين عبور انرژي RF فراهم مي کند.
مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از
مشاوره تلفنی شغل نت
استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها
5000 تومان
از تیم شغل نت حمایت کنید
حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت
لغت نامه شغل نت
مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت
rotating joint ; rotary coupler ;rotary joint
معنی rotating joint ; rotary coupler ;rotary joint
معنی rotating joint ; rotary coupler ;rotary joint به فارسی
لغت نامه برق و الکترونیک
واژگان تخصصی برق و الکترونیک
اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک
مخفف های تخصصی برق و الکترونیک
rotating joint ; rotary coupler ;rotary joint در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
rotating magnetic amplifier ; rotary amplifier
تقويت کننده مغناطيسي چرخان ؛تقويت کننده گردان ~ ژنراتور DC که توان خروجي آن را مي توان با توان ورودي ميدان کوچکي کنترل کرد . اين ژنراتور بهره تواني براي 10000 وات توليد مي کند و مي توان منبع تواني براي موتورهاي راه اندازهاي موتوري ديگر در سيستمهاي کنترل خودکار باشد مانند امپلي دين و متادين .
rotating radio beacon
راهنماي راداري چرخان ~ فرستنده راديويي آرايش يافته براي تابش باريکه متمرکزي که در صفحه افقي با سرعت ثابت مي چرخد و سيگنالهاي متفاوتي در جهتهاي مختلف ارسال مي کند به طوري که هواپيما و کشتيها مي توانند جهت خود را بدون داشتن تجهيزات دريافت کننده جهت دار تعيين کنند.
rotating -type scanning sonar
سونار پويش نوع چرخان ~ سونار پويش بار راه انداز الکتريکي براي ايجاد الگوي باريکه دريفات چرخان .واحدهاي تراگردان ايستگاهي در دايره هاي آرايش مي يابند و به ترتيب با کمو تاتوري به گيرنده وصل مي شود .
rotator
گردانه ~ قطعه اي که صفحه قطبي شدگي را مي چرخاند مانند پيچ در موجبر مستطيلي .
rotoflector
بازتابنده ي گردان ~ بازتابنده راداري گردان بيضي شکل که باريکه راداري جهت دار عمودي را 90 درجه مي گرداند تا به طور افقي تابيده شود .
rotor
رتور ~ عضو چرخان ماشين يا قطعه ،مانند آرميچر گردان موتور يا ژنراتور يا صفحات چرخان خازن متغير .
rotor palte
صفحه تور ~ يکي از جوشنهاي چرخان متغير که معمولاً به طور مستقيم به قاب فلزي وصل مي شود .
rounding erroe; round -off error
خطاي گرد شدگي ؛خطاي گرد کردن ~ خطاي ناشي از گرد کردن کميتي در کاميپوتر يا در محاسبات .
round off
گرد گردان ~ تغيير دادن کميتي با دقت بيشتر به کميتي با دقت کمتر با حذف رقمهاي کم ارزش تر و اعمال قاعده اي براي تغيير آخرين رقم با ارزش باقي مانده.
round- the -world echo
پژواک دور دنيا ~ سيگنالي که هر گاه موج راديويي تکراري زمين را با سرعت 300000km/s (mi/s) ، در اثر مدهاي انتشار به وجود مي آيد .