saturable reactor


اصطلاح
برق و الکترونیک
17 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
واکنشگر اشباع شدني ~ واکنشگر هسته آهني که داراي سيم پيچ کنترل اضافه اي ،حامل جريان DC ،است . مقدار آن طوري تنظيم مي شود که ميزان اشباع هسته در اثر تغيير رآکتانس سيم پيچ AC در برابر جاري شدن جريان متغير ،تغيير کند . واکنشگر اشباع شدني با استفاده از مدارهاي خارجي مناسب مي تواند به عنوان تقويت کننده مغناطيسي عمل کند .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت saturable reactor معنی saturable reactor معنی saturable reactor به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک saturable reactor در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
saturable - reactor -controlled oscillator
نوسان ساز با واکنشگر اشباع شدني کنترل شده ~ نوسان سازي که داراي واکنشگر اشباع شدني در مدار تنظيم خود براي کنترل بسامد خروجي است .

saturable transformer
ترانسفورماتور اشباع شدني ~ واکنشگر اشباع شدني که داراي سيم پيچ اضافه اي براي تأمين ولتاژ انتقال يا مجزا سازي از منبع AC است .

saturated color
رنگ اشباع شده ~ رنگ خالص که با سفيد مخلوط نشده است .

saturated diode
ديود اشباع شده ~ ديودي که بيشينه جريان ممکن را عبور مي دهد . در نتيجه افزايش بيشتر در ولتاژ اعمالي اثري بر جريان آن ندارد .

saturated logic
منطق اشباع شده ~ منطقي بر اساس ترانزيستورهايي که مجاز به اشباع شدن در طول عملکرد عادي هستند مانند منطق ديود - ترانزيستور و ترانزيستور - ترانزيستور .

saturating signal
سيگنال اشباع شده ~ سيگنال راداري که دامنه آن بيشتر از محدوده ي ديناميکي سيستم گيرنده است .

saturation
اشباع ~ 1. شرايطي که در آن افزايش بيشتر يک متغير ، افزايش بيشتري را در اثر حاصل از آن ايجاد نمي کند . 2. شرايطي که به هنگام راه اندازي ترانزيستور با جريان زياد ايجاد مي شود به طوري که در جهت مستقيم باياس مي شود (مثلاً در ترانزيستور PNP ، کلکتور نسبت به بيس مثبت مي شود .) در کاربردهاي سوييچنگ تحت شر ...

saturation current
جريان اشباع ~ بيشينه جريان ممکن که مي توان با افزايش ولتاژ اعمالي به قطعه به دست آورد . اين جريان در لامپ گازي جرياني است ولتاژ اعمالي در آن براي جذب همه يونها کافي است .در ديود نيمرسانا، جريان اشباع آن بخش از جريان حالت پايدار معکوس است که در نتيجه جابه جايي حاملهاي اقليت ناشي از حرارت در طول پيون ...

saturation curve
منحني اشباع ~ منحني نشان دهنده چگونگي به اشباع رسيدن کميتي مانند جريان يا شار مغناطيسي .

saturation induction ; saturation flux density
القاي اشباع ؛ چگالي شار اشباع ~ بيشينه القاي ذاتي ممکن در ماده .